بازگشت

لایو روز چهارم – 1402

پادکست لایو روز چهارم – 1402

00:00
00:00

متن لایو روز چهارم


به.به… به.به… به.به… درود به روی ماه عزیزای دلم درود به روی ماهتون درود به روی ماهتون خیلی خوش اومدین خیلی خوش اومدین عزیزای دلم درود درود نازنینم به.به… به.به… به.به… الهی صدهزار مرتبه شکر که روز چهارم هم کنارمونی نازنین !تبریک می‌گم بهت تبریک می‌گم که همچنان پای کاری خدا قوت بهتون خدا قوت بهتون برای خودتون کف بزنین آفرین آفرین آفرین که تصمیمی رو که گرفتی جانانه پاش وایسادی تصمیمی رو که گرفتی جانانه پاش وایستادی الهی شکر الهی شکر الهی شکر…
تو همین چهار روز، امروز روز چهارممونه این سه روزی که گذشت دیگه باید درک کرده باشی اینو فهمیده باشی که رنگ‌ وبوی زندگیت تغییر کرده یک حال‌ وهوای دیگه‌ای داری. همین‌که انگیزه داری این موقع صبح بیدار می‌ شی یعنی او داره کار خودشو می‌ کنه کار هرکسی نیست بچه‌ها کار هرکسی نیست. میان شروع می‌ کنن دیگه از همین لایو باید براتون درس باشه؛ تو زندگیم همینیم یک تصمیمی رو می‌گیریم یه روز دو روز می‌ریم جلو… ترمزت رو می‌کشه اما یه سریا نه یه سریا پای تصمیمشون جانانه وایسادن. تبریک می‌گم بهتون خیلی خوش اومدین خیلی خوش اومدین خیلی خوش اومدین بسیار عالی یه ذره من مدیریت کنم (کامنتارو) ببندیم و به امید خدا سریع شروع کنیم که کلی کار داریم تایممونو بتونیم مدیریت کنیم که شما هم برید جانانه به روز چهارم برسید. چهار روز شد بچه ها مثل برق گذشت.
حالا روز چهارم توی چالش هیجده روز توی مهمانی دلبر جان , جان جانان به ما گذشت یک سریا هستند که عمر رو دارن بر باد میدن. کاشکی همه‌اش تایمها این‌جوری بگذره توی این حال‌وهوا توی این مسیر کنار این‌همه عزیز کنار این‌همه عزیزی که تک‌ تک‌ شون با یک نیت جانانه اینجا هستن با یه نیت جانانه این خیلی مهمه! الهی که در طول مسیر اینو درک بکنی. بسیار عالی… بسیار عالی…
(کامنتها رو) ببندیم و جانانه شروع کنیم دفتر و قلمت کنارت باشه که نکات‌و یادداشت کنی عزیز دلم جون دل من !
الهی به امید تو، الهی به امید تو ای ارباب جهان، الهی به امید تو ای دلبر جان، خودت ما رو مثل همیشه… آره بابایی جونم مثل همیشه خوشگل و ناز هدایت‌مون کن. فرمون کلام دست خودت ما را یک مسیری ببر که بهمون خوش بگذره. الهی به امید تو… الهی به امید تو… الهی به امید…
روز چهارم… اجازه بده من برای تک ‌تک‌ تون کف بزنم که انقدر جانانه انقدر جانانه پای کاری، پنج صبح بیدار شدی. بچه‌ها اینا رو ببینین؛ همین‌که توی این چهار روز کنار ما بودی رو ببین ساده ازش رد نشو کیه که نمی‌ذاره تو قسر دربری ؟میگه بیا… باش…کیه داره آتیشی درونتو روشن می‌کنه که پنج صبح تو بیدار می‌شی؟ شده جزو الویت های این روزهای زندگیت، تو دلش میتونی درس هدفتم برداری حالا می‌رسیم بهش، شده هدف برات، اون‌جایی که از هدف صحبت می‌کنم؛ می‌گم بچه‌ها هدف داشته باشین… قدم بردارین… الان بیدار شدن روز چهارم از ساعت پنج صبح، پنج و نیم اومدین تو لایو… این هدف بوده که انگیزه‌ای درونت، آتیشی روشن کرده که تو بیدار می شی.
امروز روز چهارمه با حضورت بایستی خیلی درس‌ها از همین الان لایومون گرفته باشی از این‌که خیلیا شروع می‌کنن اما زورشون به این(ذهن) نمی‌رسه استاپ میکنن میکشتش عقب تایمش نرسیده این کاره نبود خواست اداشو دربیاره ذهنِ دوباره ترمزش را کشید به این‌ها توجه کنید… تو دلش کلی درسه جانانه حضور داشته باش و دقت کن ذره‌ذره لایو رو دقت کنی درس داره درس جانانه داره.
فرشته های نازنینم روز چهارمیم… روز چهارمیم، تمرین امروز بسیار مهمه! تمرین امروز بچه‌ها روبرو می‌شین شما با آن چیزی که درونتون هست. تمرین امروز رو خیلی بایستی حواست باشه که جانانه و عیاردار تمرینتو بچه‌ها انجام بدین؛ چون مهمه تمرین امروز… قشنگ می‌تونه درونت رو بهت نشون بده. قشنگ می‌تونه نشون بده که تو داری کجا سیر می‌کنی، کجا هستی، چند چندی با خودت؟ قشنگ بهت می‌گه.
نوشتیم که هر زیبایی رو دیدی تشویق کن هر زیبایی… هر روابط خوبی رو که دیدی؛ هر بیزینس خوبی رو که دیدی؛ هر خونه زیبا، بدن زیبا، ماشین زیبا، یه لوکیشن زیبا، یک پرنده‌ای که داشت پرواز می‌کرد. ببینیم ببینیم تشویق کنیم. خیلی از آدم‌ها حال‌شون بد می‌شه بچه هااا زیبایی رو می‌بینن حال‌شون بد می‌شه زیبایی رو می‌بینن حال‌شون بد می‌شه! ذهنه باهاشون فایت می‌کنه که فلان‌ فلان‌شده اون چرا داره؟ کیه داره درونت این پیغام ها رو می‌ده؟ عه! داره حرف از خدا میزنه صندلیه اونجوری گذاشته. حرف از خدا میزنه طلا واینا یعنی چی آخه؟ کیه این بچه‌ها ؟
توی این سال‌ها پیغام بزرگی رو خواستم به خیلیا بدم؛ که برای دلبرجان وقتی می‌خوای از او سخن بگی نباید حتماً نون خشک بخوری؛ نباید حتماً توی کپر باشی. این کیه درون ما که ماشین خوبو می‌بینیم دنبال این ذهنه یه ننگی بهش بزنه. دنبال اینه که یه جایی این خودشو قانع کنه که فلانی؟ خب فلانی که اون دزدی کرده اون ماله باباش بوده… اون رانت داشته… کیه این درون ما؟ حواس‌تون هست یا نه؟!
کیه که داره باهات فایت می‌کنه؟ چرا هی دوست داری ننگ بزنی به بقیه؟ به اینا فکر کنیم به اینا فکر کنیم بچه‌ها که این کیه درون من این اژدهائه چیه؟ چرا میاد یقه من رو می‌گیره؟ این اژدهائه چیه درون من؟ این زیباییه که من دوست دارم این خونه خوشگله، این روابطه، من دوست دارم داشته باشمش اما چرا این هی میاد با من فایت میکنه؟ دنبال اینه که یه چیزی بهش بزنم که قانع بشم. آقا این صندلیه خیلی خوشگله چه بلایی سرمون آوردن که امروز نمی‌تونیم ببینیم. امروز نمی‌تونیم خیلی چیزها رو ببینیم. به فیلم‌ها نگاه کن… فیلم‌ها چه بلایی سر انسان آوردن؟ آدم ثروتمنده رو اومدن آدم بد داستان جلوه دادن و اونی که فقیره اون خدا خدا بغلش کرده و کاری باهات کردن که امروز تو هر رابطه‌ای خوبی رو که می‌بینی؛ یه ننگی بهش می‌زنی؛ چون سریع برنامه‌ریزی‌شده آخه ذهنت، سریع ذهنت میاد اون فیلما رو میاره جلو چشمت، سریع میاد فیلمه بهت می‌گه که… این دزده… این مال باباش بوده…
بچه ها شما زیبایی رو ببینین و خداحافظ. کاری نداشته باشین که اون طرف … اصلاً چرا نیت خوانی می‌کنی؟ آقا این ذهنه چرا داره قضاوت می‌کنه چرا ؟چرا داره این کارو با ما… (میکنه؟) این کیه درون ما ؟چرا هی دوست داره ما اونو یه ننگی بهش بزنیم؟ درحالی‌که دلبر اینو دوست نداره ها !
بچه هااتوبانه چهاربانده است؛ خیلی قشنگ می‌تونین شناسایی کنین. آقا این کیه درون من که داره هی به اون میگه اون فلان فلان شده… اَه… اگر این خدا رو میشناخت که این‌جوری نمی اومد که جلوی(بقیه…) صندلیشو بیاره تو لایو و طلا و ماشین و فلان. واقعاً دلبر اینو دوست نداره…؟! مگه ما نیومدیم تو جهان مادی بچه ها؟! من با این کار دارم در طول مسیر باهات، بچه‌ها ما در جهان مادی داریم زندگی می‌کنیم.
چرا اومدی؟ اومدی این‌جا چی رو تجربه کنی ؟به اینا فکر کنیم. چرا از زیبایی در حالیکه زیبایی‌ها رو دوست داری خودت داشته باشی چرا ولی وقتی ماله یکی رو می‌بینی بهم می‌ریزی حالت بد می‌شه چرا؟ این چراها را بایستی بگردی درون خودت… که نهانن پیدا کنی. بجای اینکه زیبایی رو ببینیم تشویق کنیم وصله میزنیم که خودمونو به‌لحاظ ذهنی آروم کنیم. یک نفره که داره این کارارو می‌کنه نجواهای ذهن، شیطان، کسی دیگه‌ای نیست. دو نفر درون ما دارن بازی می‌کنن اصن کلِّ بازی بین این دو نفره… عشق… منیت نجواهای ذهن… تمام. بازی بین این دوئه ما هر لحظه داریم تو زمینه یکی‌شون بازی می‌کنیم پشت سر یکی داریم هر لحظه راه می‌ریم بیا بیرون نگاش کن… در طول روز بیشتر پشت‌سر کدوم‌یکی داره راه می‌ری؟ تو پرانتز (همش خودتی!؟) کار دارم باهات، بریم جلوتر…
هر زیبایی رو دیدی تشویق می‌کنی هر زیبایی… با احساس خوب تشویق می‌کنی با احساس خوب این نیاز به تکرار داره چون این رو می‌شناسم باهات فایت میکنه… می‌گرده یه وصله ای رو پیدا کنه… می‌گرده یه چیزی رو… حتی سلام نکردن اون طرف با تو، اونو می‌کنه بهونه که تو ازش بدت بیاد. یه چیزی رو می‌گرده پیدا می‌کنه که تو به اون یه وصله‌ای بزنی؛ چون داره غذا می‌گیره… ازون راه تأمین می‌شه… باید غذا بهش برسه… نرسه… مثل یه آدم معتاد کلافه است؛ غذاش رو می‌خواد. هر جوری شده تو رو می‌بره یه جایی‌که غذائه رو بگیره از تو… این اون چیزیه که باید نسبت بهش آگاه باشی… آخ که وقتی آگاه می‌شی چقدر زندگیش شیرین می‌شه… چقدر رنگ‌وبوی زندگیت فرق می‌کنه… بریم جلو…
تمرین شماره دو: فرشته های نازنینم، آنفالو کردن روجدی بگیرین؛ حتی عزیزترین کست، اگر داره محتوایی رو به تو می‌ده که حالِ تو رو بد می‌کنه… آنفالو… اصلاً بی‌رحمانه این کارو بکن… چون داره سرزمین وجودت فریاد می‌زنه… این هارو نبین… امّا تو غرق شی و داری فالو می‌کنی. بعد از این‌ورم داری رو خودت کار می‌کنی بعد می‌گی چرا جواب نمی‌گیرم؟ آقا توهم پات رو گازه هم روترمز! ذهنه زورش نمی‌رسه؛ می‌دونیم داری روی خودت کار می‌کنی… امّا فایل‌های دیگه‌ای داری در ذهن باز می‌کنی… این داره به پرونده‌های دیگه‌ام رسیدگی می‌کنه. بعد تو انتظار داری اتفاق خوشگله بیفته… نمی‌شه تو فایل براش باز کردییی… باید به اون‌ها هم رسیدگی کنه!!!
تو پرانتز خیلی کوتاه می‌گم باورهای ما چه‌جوری شکل می‌گیرن؟ خوب دقت کن ! « هر چیزی رو که ببینی هر آن چیزی رو که بشنوی و این روند تکرار بشه خوب گوش کن! هر آن چیزی رو که ببینی بشنوی و این روند تکرار بشه می‌شه باورهای تو.» نکته مهم “تک‌تک ما آدم‌ها داریم باورهای خودمون رو که احساسی هم پشت بندش هست داریم زندگیش میکنیم” اینو داشته باش در طول مسیر باهات کار دارم. پس آن چیزی رو که ببینی بشنوی و این روند تکرار بشه می‌شه باورهای ما.
“تصمیمات ما از دل باورهای ما میاد” بنویس اینا رو نگاهم نکن بنویس اینا شاه‌کلیده بنویس این اون چیزی که امروز تو بایستی هی مرورش کنی که ازین منجلابی که هستی دربیای؛ این اون چیزیه که هر روز بچه‌ها باید تکرار کنیم. تو اگر بگی من الان درکش کردم این نیست… تکرااار… تکراااار… چون شیطان کار خودشو هر لحظه داره می‌کنه؛ این هر روز باید یاد آوری بشه. یه سری چیزا هرروز باید یادآوری بشه… نشه یه جا ضربه رو می‌زنه… میندازتت زمین. هر روز باید تکرار کنیم.
سهیل حواست باشه شیش‌دونگ امروز مثل شیر مثل عقاب بالاسر پشت این بچهِ باشی مثل شیر پشت سربچه مثل عقاب بالاسرش باید شیش‌دونگ حواست باشه که سرزمین وجودت داره چی رو می‌بینه و می‌شنوه .چشم، یادآوری شد ممنون که گفتی. باید یادآوری کنیم توی این آشفته بازاری که هست یادمون می‌ره انقدر داری بمبارون می‌شی از طریق رسانه‌ها… از طریق آدمایی که اطرافت هستن… چون رسانه‌ها درون اونا هم رفته بمبارونن تا تو رو می‌بینن: بازار که افتضاحه بابا امروز. عه! بابا یه سر بزنین بچه‌ها پنج تا رفیق دورتون روهمین امروز وقتی باهاش روبه‌رو می‌شین فقط بهشون بگو درود بهت حالت چطوره ؟ نه بابا بازار که افتضاحه… فلانی هم فهمیدی سرمون کلاه گذاشت؟ رصد کن… اینو امروز باشه تمرین امروز اضافه کنین. می‌خوام تست بگیری دیگه… پنج تا رفیقت روامروز همین‌جوری بهشون بگو چه خبر؟ حالت چطوره؟ بابا هعی… حالا بد نیستیم .ببین چیه اینجاشون(ذهنشون) ببین کجا دارن سیر می‌کنن؟ بچه ها این تستارو بگیرین.
می‌خوام… می‌خوام بچه‌ها آگاه بشین نسبت‌به این… هر صحبتی که می‌شه می‌خوام تست بگیری… می‌خوام تمرینش کنی… بتونی درکش کنی. من نمی‌خوام بیای این‌جا خوشگلی حرف رو بشونی به به چه حرف خوبی داره داداش می‌زنه؛ نه! باید درکش کنی حرف خوشگل می‌زنه رو ولش کن… عمل کن که بشینه تو وجودت بفهمیش. پس اینو انجام بدین مهمِ بچه‌هاااا مهمه. شیش‌دونگ حواست باشه آنفالو… کسی که داره آت‌وآشغال تحویلت میده.
الگوهای بدو بچه‌ها آنفالو کنین پاشنه آشیل کارتون میشه هااا ! سرزمین وجودت آماده است همین امروز… آتیشه هم روشن شده؛ همین امروز تو قراره که یه قدم برداری برای اون هدفت… یهو اول صبح یه پستی رو می‌بینی… فایل باز کرد… تا شب درگیر شدی. فایلی برای این ذهن باز کردی که تا شب داره رسیدگی می‌کنه. فایل رو براش باز کردی اون می‌گه چشم الان رسیدگی دارم می‌کنم… اجازه بدین… بعد میگی بابا حالم بده چون داره رسیدگی می‌کنه به اون پرونده‌ای که براش باز کردی. هر فایلی که داره باز می‌شه توی ذهنت با دیدن، با شنیدن… داری فایل باز می‌کنی؛ باید رسیدگی کنه این حرف‌ها نیست! اون اصلاً وایستاده که به شما خدمت کنه می‌فرسته به‌مرور زمان توی ضمیر ناخودآگاه. خونواده خوب می‌فهمه همون فرمانده ای که تو خونواده بچه‌ها گفتم .اینه داستان حالا بریم جلو باهات کار دارم امروز روزه چهارمه… خیلی کار داریم خیلی کار داریم تمام تلاشم اینه تو همین تایم هیجده روزی که فرصت داریم تیتروار بریم جلو یه سری نکات رو با هم‌دیگه یادآوری کنیم؛ نکاتی که مهمه… دوست دارم دست پر از این چالش بری… دوست دارم دست پر از این چالش بری… دوست ندارم؛ متنفرم ازین… بذارین این کلمه رو اینجا باید بگم… از این‌که فقط بشینی گوش بدی… به به چقدر انرژیش خوبه نه! نه! تو این گیر نکن… عمل ….قدم بردار؛ قدم، بسه دیگه انقدر گوش دادی و به به چه چه کردی بسه دیگه انقدر تماشاچی بودی… بسه دیگه انقدر نشستی رو نیمکت، برو وسط بازی کن الان داری تمرین می‌کنی که جانانه بری تو زمین بازی کنی پس شش‌دونگ حواس‌تون باشه.
تمرین شماره‌ی سه: این جمله‌ای که گفتیم رو از امروز استوری می‌کنی. همین الان توی لایو خب خونواده که داره جانانه انجام می‌ده از روز اول… همین الان عزیزای که این‌جا توی لایو هستین از همین یه تیکه لایو یه استوری بگیر موقعیت خودتو نشون بده که گوشی رو گذاشتی شمعت روشنه لیوان آبتو گذاشتی یه استوری بگیر پخشش کن… بچه ها زیبایی رو پخش کنین.
این کیه داره جلوی ما رومی‌گیره ؟آقا من اینو پخش نکنم چی رو پخش کنم؟ حرف از انسانه… حرف از دلبرجانه… اینو پخش نکنم چی کارکنم؟! آت‌وآشغال؟ ببین کیه؟ شناساییش کن… ببینین اینو… اینو بشناسین خودتونو بندازین تو بازی که اینو بشناسین. خودت رو بشناسی ببینی کجای کاری؟ ببینی چند چندی(باخودت) ببینی چه بلایی سرت اومده… آقا ما داریم می‌گیم الهی صدهزارمرتبه شکرت… یه روز جانانه دیگه… یه فرصت دیگه…
اینو باید امروز استوری اش کنی… کیه که نمی‌ذاره؟ آقا الهی صدهزارمرتبه شکره… من چرا می‌ترسم این استوری کنم ؟ قضاوت. عزت‌نفست کشته شده. اما تو این هیجده روز چنان آب یخ می‌ریزم رو صورتت که یه شیر درنده ازت ساخته بشه… روبه رو می‌کنم خودت رو با خودت… آن چیزی که نهانه درونت می‌کشم بیرون… روبه‌رو بشی باهاش… تک‌تک این تمرینا رو جانانه انجام می‌دی. هیجده روزه… امروز روزِ چهارمه…
هرچی داری بزار وسط… هرچی داری بزار وسط… مثل نفس کشیدن. روز اول گفتم مهمه بچه‌هااا مهمه که تو صده خودتو بزاری زیبایی رو می‌بینی تشویق کن چکاره اون داری بابا اصلا به ما ربطی نداره ماله باباشه ماله هرکی هست زیبایی رو ببین تو دلبر رو اون‌جا ببین… تو آدمه گیر نکنین! زیبایی رو ببین… تشویق کن و خداحافظ .زمانی‌که تو پس می‌زنی یعنی داری به جهان می‌گی من اینو نمی‌خوام؛ اَخه… دور میشی…
اگر روابط خوبی رو می‌بینی پس می‌زنی وصله بهش می‌زنی دور می‌شی. پیغامی که داری می‌فرستی به جهان اینه: اینو من نمی‌خوام؛ این جنس اتفاقا بدن. و اتفاقی رو تجربه می‌کنی که ظاهرش خوشگل نیست. ثروت رومی‌بینی چه مادی چه معنوی تشویق کن… تشویق کنین بچه‌ها… تشویق کنین عادت کنین به تشویق کردن ذوق کنین. بچه‌ها -همش خودتی…- -همش خودتی…- به کی داری حسادت میکنی؟ با کی داری می‌جنگی؟ بذار بریم جلو بذار بریم جلو کار دارم باهات .
بچه‌ها جانانه اقدام کنین… جانانه اقدام کنین… شروع کنین. منتظر نباشین که شرایط درست بشه… شرایط هیچ‌وقت درست نمی‌شه بچه‌ها، یه سر بزنی می‌بینی هرچی که داریم می‌ریم جلوتر شرایط به‌مراتب سخت‌تر می‌شه برای کسی که روی خودش کارنمیکنه. برای کسی که تغییر نمی‌کنه. برای کسی که روی شخصیت خودش کار نمی‌کنه؛ که یک برند جانانه از خودش بسازه. اون آدمه هر سال له تر می‌شه. بچه‌ها تو هر شرایطی هستین یه کوچولو قدم بردارین… فقط قدم بردارین… به بزرگیتون قسم اون راه نشون می‌ده بچه ها… به بزرگیتون قسم راه نشون می‌ده… ما باید فقط با ایمان و توکّل حرکت کنیم. دست تو دست با اون بچه حرکت کنیم. دست تو دست با دلبر جانت، با ایمان… با توکّل… محکم… نترس… نترسین بچه‌ها… نترسین…. از قدم برداشتن نترسین… از قضاوت ها نترسین… اینی که داره کاری می‌کنه تو از قضاوت‌ها بترسی این نجواهای ذهنه این شیطانه بچه‌ها… وگرنه دلبر اصلاً این جنسی نیست صحبتش… نسبت به اینا آگاه بشین… قدم‌های کوچولو بردارین بچه ها… قدم‌های کوچولو… همین لایوی که تو داری میای قدم برداشتنه… این هدفه… هدف امروز توئه. همین تیپ هدف‌ها هدف‌های روزانه رو برا خودت بیار… خونواده خوب می‌فهمه چی می‌گم خود شما هم که عضو خونواده نیستین تا به امروز فهمیدین.
تمام این سالها که کنارم بودی عملی کاری کردم که تو حرکت کنی؛ تمرین دادم؛ چون ابدا دوست ندارم فقط بشینی حال خوب معنوی… به‌هیچ‌عنوان! باید قدم برداری… زندگی زمانی جریان داره که تو قدم برداری… بشینی تو کنج خونه که اصلاً… اصلاً عزتی به وجود نمیومد. همه‌مون می‌نشستیم اصلا عزتی نبود. تو قدم برداشتن هاااست… زندگی اون‌جا جریان داره… اما تو امروز از ترس قضاوت، ترس شکست، نشستی کنج خونه… الان شرایط مناسب نیست. الان شرایط… حالا یه ذره صبر کن… کیه داره این حرفا رو می‌زنه؟ اگه دلبره جان جنس صحبتاش (این باشه) اصن اون می‌گه آقا من آتش رو برات گلستان می‌کنم، تو چی می‌خوای؟ دلبر اینه جنس صحبتش اون‌جایی که داری دست‌دست می‌کنی تو بغل شیطانی… بهونه ام نیار نه شرایط دیگه واقعاً الان با این دلار که دیگه خداوکیلی نمی‌شه… نه!!! اینا مال شیطانه وگرنه دلبر جان ثروتمنده… اون اصلا دو دوتا چهارتایی نیست یهو ورق بازی رو جوری عوض می‌کنه که کلاه از سر عقل بشر بیفته به بزرگیتون قسم .
بچه‌ها با ایمان قدم بردارین؛ محکم… نترسین… جانانه قدم بردارین…
ایمان و توکل بچه‌ها… این نکته خیلی مهمه ! خوب دقت کنین… کل این مسیری که داریم می‌ریم به یه جایی می‌رسی که… می‌فهمی انسان هست‌و ایمان و توکلش… بچه‌ها، الهی شکرت… ایمان و توکل با علم به دست نمیاد بچه‌ها… ایمان و توکل فقط از اون جای پنهان درونه که وقتی به خودت سر می‌زنی… از درون ایمان و توکل واقعی رشد میکنه… بغلت می‌کنه… ایمان و توکّل دو دوتا چهارتایی نیست. این تمرین چالش هیجده روز ایمان و توکل رو اگر جانانه پای تمرینا وایسین بچه‌ها درونتون دکمه شو میزنه. بچه‌ها این تایمی ک هستیم؛ جهان… فقط ایمان کودکانه میخواد اما شاه‌کلید رو همه گم کردن فقط دنبال بدوبدوی بیرونن… بازیه بیرون جذابه بی‌نظیره… اما تو چرا دلبر رو ول کردی؟ تو قرار بود بیای توی این جهان مادی دست تو دست با دلبر جانت… کیف کنی… اما بی‌معرفت اومدی این‌جا دست دلبرو ول کردی بدو بدو خودت رفتی؟؟ خب بهت خوش نمی‌گذره… بهت خوش نمی‌گذره… می‌دونی چرا؟ چون اونی که آدرسو بلد بود که تو بیای این‌جا وباهم دیگه کیف کنین… آدرس رو اون بچه می‌دونست؛ اما تو دستشو ول کردی و رفتی. اون بچهِ فیلم کل بازی رو تا انتها دیده بود
قرار بود، تو دست تو دست با اون بچه، با دلبرت، تو فقط با بشکن و سوت قدم برداری و بری باید همه برگردیم، برگردیم دلبر رو بغل کنیم. زمانی‌که دلبر رو بغل میکنی… به بزرگیت قسم یه جوری درها برات باز می‌شه که اصلاً… آقا چی شد این‌جوری شد؟!!! نمی‌دونی چی بگی؟ ازکجاش بگم که بتونن بفهمن اینا؟ کلام نداری کلام زورش نمی‌رسه… یه اتفاقی افتاده که آقا کلام جا مونده… کلام جا مونده نمیتونم بگم… بچه‌ها هرجایی می‌ریم… هر غلطی که می‌کنیم… با دلبرمون بریم؛ بهمون خوش میگذره بچه‌ها، اگر طوفانی سر راهمون بیاد طوفان رو زیبا ترجمه می‌کنه؛ چون دستت تو دست اوست. نمی‌ترسی؛ مثل یه بچه‌ای که تنها می‌ره توی یه تاریکی می‌ترسه هی نگاه می‌کنه اینورو… یه جا میرسه گریه می‌کنه داد می‌زنه کمک!! اما وقتی دست توی دست پدرش باشه مثل شیر سینه سپر میکنه قدم برمی‌داره… وقتی دستت تو دست دلبر باشه طوفان‌ها برات زیباست، چالش‌های سر راهت زیباست، آقا این اتفاقه افتاده چه‌جوری تو حالت بد نیست؟! آقا این نمی‌فهمه دستش تو دست اوست. این اصلا یکی بغلش کرده که اینم سفت چسبیده بهش… توروهم بغل کرده نازنینم اما تو ولش کردی. اون‌جا سه‌کنج داده تو خونه منتظرته… برگرد… برگرد یه سر به خودت بزن دستشو بگیر ببین چجوری بهت خوش بگذره… برمی‌گردیم بچه‌ها تو این هیجده روز توکل به او. جانانه پای کاریم جانانه…
الهی صد هزار مرتبه شکر که این فرصتو داریم کنار هم کیف کنیم عاشقی کنیم. الهی شکر الهی شکر بابت همین لحظه، بابت همین لحظه، فردا رو که ولش کن اصلاً، الهی صد هزار مرتبه شکر بابت همین لحظه ای که هستیم دورهم… نمیدونیم از فردا خبر نداریم اما این لحظه رو سجده شکر میکنیم… الهی صدهزار مرتبه شکر… حرف تمام فرشته نازنینم. چقدر کیف کردیم کنار هم الهی شکر الهی صدهزار مرتبه شکر.
حرف آخر:
ما ز آنیم و ز او هم می‌رویم ما ز جان سوی جانان میرویم
ما ز عشق و سوی عاشق می‌رویم ما ز خالق سوی خالق میرویم
تک‌تک شما فرشته های نازنینم رو به دستان پر نعمت و برکت دلبر جانم میسپارم… بچه ها محکم امروز قدم بردارین؛ تمرکز فقط روی امروز… فردا رو ولش کن. امروز رو جانانه قدم بردارین… جانانه صد خودتونو بزارین. نترسین بچه‌ها، برین تو دل هدف‌هااا قدم بردار او هدایت می‌کنه نترس او از رگ گردن بهت نزدیک‌تره… یه بار قدم بردار یه بار شروع کن… یه بار تصمیم جانانه بگیر. و پاش جانانه واسا… دوستت دارم نازنینم، پرقدرت… پرقدرت روز چهارم رو شروع کنین. توی اتاق خونواده تمرینات رو جانانه انجام بدین؛ دفتر عشق رو… تجربه من رو… اون‌جا بچه‌ها انرژی در جریانه… کنار عزیزای دلت، تو دفترت هم بنویس ولی اون‌جا هم حضور داشته باش؛ مهمه… اون انرژیَ رو من کار دارم دوستت دارم نازنینم.

نمایش بیشتر

تاکنون 2,211 دیدگاه نوشته شده
عزيز ديدگاه خودتو با عشق اينجا بنويس

× برای درج دیدگاه باید وارد حساب کاربری شوید.
  • الهی صد هزار مرتبه شکرررت خدااااااجونم 🌱🕊️🌞  مازآنیم زاو هم می رویم مازجان سوی جانان می رویم مازعشق و سوی عاشق می رویم  مازخالق سوی خالق می رویم 🌱🕊️🌞
  • درود به همسفرهای گلم  منم دعا کنین بتونم چالش انجام بده دوباره بتونم حالمو خوب کنم خسته شدم  قدرت انحام ندارم 
  • ماز آنیم و زاو هم میرویم ماز جان سوی جانان میزویم  مازعشق و سوی عاشق میرویم🌱✨️💚
  • سلام داداش عزیزم عشق را درونم زنده کردی مدیونت هستم داداش عشق را به من چشاندی عشق خدا را عشق خود را خدا حفضت کنه برادر  عزیزم
  • الهی شکرت که امروز تونستم به نجواهای ذهنم غلبه کنم و بدون ترس از قضاوت شدن استوری شکرگذاری رو بزارم الهی صد هزار مرتبه شکرت
  • الهی شکرت تونستم روز چهارم هم باعشق پای کارباشم وروز به روز به دلبر نزدیکتر شوم♥️🕊️
  • الهی صدهزار مرتبه شکرت که  روز چهارم رو جانانه شروع کردم پر قدرت و جانانه پای عشق و تصمیمم وایستادم و فقط برای امروز زندگی میکنم الهی شکرت
  • الهی شکرت جانانه پایه کارم حواسم هست تو زمین شیطان بازی نکنم  قدره لحظه به لحظه زندگیمو میدونم خداحونم اگر موقشه منو راحت به ملکه ها وپادشاها ملحق کن الهی به امید تو 
  • الهی به امید تو من تشنه اگاهیم خداجونم رسالتم رابه نشون بده امروز روزه چهارم از چالشم لایو ۱۵۵دلی دریا بمن ده گوشش کردم عالیه عالی
  • خدایا شکرت که هدایتم کردی در روز ۱۶ تیر ۴۰۳ روز چهارم چالش باشم و عاشقی کنم لایو به جانم چسبید  یادم نره ما ز آنیم و ز او هم میرویم ما ز جان سوی جانان میرویم ما ز عشق سوی عاشق میرویم ما ز خالق سوی خالق میرویم❤❤❤ الهههی صد هزار مرتبه شکر با حال و هوای این لحظم این لایو درک و آگاهی جدیدی بهم اضافه کرد محکم قدم بردار سمانه جانانه بسمت هدفهات قدم بردار برای خدا سخت نیست  دودوتای خدا با دودوتای ما فرق داره❤
  • من مراقب سرزمین وجودمم زندگی پر از زیبایی و شکوهه زندگیم سرشاز از آرامشه زندگیم پر از ثروت و فراوانیه حالم فووق العادست چون توی چالش شکرگزاری جان جانانم کنار اعضای خانوادم خانواده ی عزیزم sbf الههی شکرت برای خونه ها و ماشینها و درختهای زیبا الههی شکرت بابت همین لحظه ی اکنون
  • الهی صدهزار مرتبه شکرت که میخواهم این بت خود ساخته درونم را که از ترس و قضاوت دیگران ساختم با جرات و عزت نفس در هم بشکنم امروز روز بزرگی برای من است که بار دیگر بهتر از هر باری درونم را آزاد کنم و کودکم را  در میان این هیاهو پیدا کنم کودکی که به دلبرجانم نزدیک بود اما من رهایش کردم .. یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور ❤️
  • ما  ز  آنیم و  ز  او هم میرویم،ما ز جان سوی جانان میرویم ما  ز  عشق و سوی عاشق می رویم ما  ز   خالق  سوی خالق میرویم. چقدر به جانم چسبید.متشکرم داداشم 🙏🌹
  • الهی صد هزارمرتبه شکرت الهی به امید تو قدمی باعشق جانم بر میدارم 
  • الهی به امید تو ای امید عاشقان ای دلبرجان ای جان جانان ای خوشگل ای نازنین 🕊😍🌞
  • ما زآنیم و سوی آن هم  میرویم الهی بامید الهی بامید تو الهی بامید تو امروز جانانه قدم برمیدارم
  • تو این بازی جهان ،یه سر به خودت باید بزنی و دست تو دست دلبرجانمون باید باشی تا بهت همیشه و همه جا خوش بگذره
  • الهی صد هزار مرتبه شکر ت امروز پر قدرت جانانه مراقب سر زمین وجود م هستم الهی شکر ت 
  • الهی صد هزار مرتبه شکر ت که نعمت ثروت و برکت به دنبال من میدود وچون لایق بهترین ها هستم ❤️
  • وقتی دستم تو دست دلبرجانم باشه دیگه طوفان برام معنی نداره  چالش های سر راه رو دوست دارم اومده که رشد کنم 
  • اگه میخوام بهم خوش بگذره باید دستم تو دست اون بچه باشه مسیر رو اون بچه بلده دلبر فقط میگه کنار من باش تا بهت خوش بگذره🥳🥳🥳
  • تو قدم برداشتن مون برای تغییر خودمون دلبر راه نشون میده  اگه قدمی بر نمیداریم پشت سر نجواهای ذهن داریم راه میریم🌱🌱🌱
  • با تمرین های چالش با خودم روبرو شدم وچقدر این رودررو شدن رو دوست داشتم و دارم و تکلیفم با خودم روشن شده💎💎💎
  • آگاهانه ۵ رفیق نزدیکم رو خودم انتخاب میکنم که کیا کنارم باشن  این رفقا تو تصمیمات من تاثیرگذارن  چون اینا با هر  حرفشون فایل تو ذهنم باز میکنم پس کسیو انتخاب میکنم  که هم مسیر فکری من باشه💪🏾💪🏾
  • 💙💙من مثل شیر پشت سر و مثل عقاب بالاسر سرزمین وجودم هستم💙💙
  • هر چیزی رو ببینم و بشنوم و اینو تکرار کنم میشه باور من😍😍من دارم باورهام رو زندگی میکنم  تصمیم هایی که میگیرم از دل باورهای من میاد
  • من کلا همه  پیج های منفی رو آنفالو کردم  من آگاهم که نباید اجازه بدم هرکسی فایلی در ذهنم باز کنه🤩🤩🤩
  • کل بازی بین منیت و عشقه❤️ما هر لحظه داریم پشت سر یکی از اینا بازی میکنیم
  • چشمان من جز  زیبایی  چیزیو نمیبینه همش دنبال اینه که با هر نگاه به اطرافم   فقط قشتگی ها رو ببینه 
  • من هر زیبایی رو میبینم تشوبق میکنم  هر زیبایی و تشویقم یعنی اینها جز خواسته های منه و من هم میخوامش دلبرجانم😍😍 تحسین کردن  یک نوع شکرگزاری کرده در رفتارمونه🤩🤩
  • الهی به امید تو ای دلبر جان  میریم پر قدرت که روز چهارم رو خلق کنیم دست تو دست با تو معبود من😍💪🏾✅
  • سلام خداقوت به همسفران چالش هجده روزه من یه باگ و سوالی که داشتم اینه مثلا وقتی یه بچه سه چهارساله یه دوچرخه میخواسته و بهش نرسیده چون خود دلبر جانه و رها بوده الان چطور  به خاسته هاش میرسه ممنون از عزیزان که لطف میکنن پاسخ میدن ❤️🕊️🌱
    • درود بر شما  داداش محمد به نظر شخصی من الان که به خواسته هاش میرسه برای کشف قدرت درونشه خودش رو پیدا کرده خودش رو شناخته و همچنین باورهاش تغییر کرده ما طبق باورهامون  داریم خلق میکنیم
  • الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت روز چهارم چالش که جانانه پای دلبر جانم دارم قدم برمیدارم
  • مازآنیم و ز   اوهم میرویم ما ز جان  سوی جانان می رویم ماز عشق و سوی  عاشق می رویم.ماز خالق سوی خالق می رویم🤲🏿✨️🌱🤍🪽
  • داداش سهیل اتفاقا دیروز سر کار بودم ۲ تااز همکارا همش میگفتم چ روز مزخرفیه چ روز بدیه اوضاع افتضاحه بعد ب من گفتن اوضاع کار چطور بود گفتم خداروشکر.گفتن حلوته مشتری نیس میگی خداروشکر؟؟؟گفتم آره ب نظر من باید خداروشکر کرد درهرشرایطی .بعد اینکه اینو گفتم هی واسم مشتری میومد الهی صدهزارمرتبه شکر. یاوقتی لایوومیدیدم ب حالت مسخره  بهم میگفتن باز داری جون دل میبینی چی میگه؟گفتم حرفای خوب  حرفایی ک بهم هدف میده انگیزه میده حس زندگی میده و باعث میشه پرانرژی باشم😍👌🏿✨️ اولا اگ کسی مسخرم میکرد ناراحت  میشدم الان برام مهم نیست هرکی هرچی میگه.چون من عاشق داداش سهیل این مسیر این حال واین خانوادم.همه جا ازتون حرف میزنم داداش.حالا اونی ک بخواد رشد و تغییر کنه میاد و باماهم مسیر میشه اونی هم ک  بخواد توخواب غفلت باشه ک نمیاد الهی صدهزارمرتبه شکر بابت حضورم دراین خانواده🤲🏿🌱🤍🪽🪽😍
  • چه بخوانی  چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی نه من آنم که ز فیض نگهت چشم بپوشم  نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی  در اگر باز نگردد  نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم چو گدا بر سر راهی  کس به غیر از تو نخواهم  چه بخواهی چه نخواهی  باز کن درک جزاین خانه مرانیست پناهی
  • الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت این لایو بینظیری که دیدم چه کد های قشنگی توش داشت❤❤❤
  • همش خودمومم نترسم از چالش ها جانانه  قدم بر میدارم ، پرقدرت انجام میدم
  • خدایا شکرت که یاد ‌رفتم امروز تمام تصمیمات مهم زندگیم رو بر اساس باور هانه الهی شکر که یاد کگرفتم ایمان و توکل همه چیزیاد گرفتم هر جا میخوام برم با دلبر جانم برم آخ که چقدر دلم واسه اصل اودم‌تنگ شده امروز جانانه باید قدم بردارم ❤️❤️❤️❤️
  • همه آدم هایی که فکرمیکنیم دارن به ماآسیب میزنن وازشون ناراحتیم اونا  خود ما هستیم  باید بفهمیم که چرا بقیه خودم داره بامن اینجوررفتارمیکنه بررسی کنیم ودرون خودمون  رو درست کنیم  تا دیگه اون برخورد را ازبقیه خودمون نبینیم 
  • تک تک ماداریم باورهای خودمون رو زندگی می‌کنیم  الله اکبر چقدر حرف توی این کلام هست الهی صدهزارمرتبه شکرت
  • آنچه ببینی و آنچه بشنوی و تکرارش کنی  میشه باورهای تو ، باورهات میشه تصمیماتت پس مواظب  چی میخوای ببینی و بشنوی
  • هر ان چيزي كه ببيني بشنوي و به كلام بياري به مرور زمان اين روند تكرار بشه ميشه باورهاي ما وباورهاي ما پشت بندش احساسي هست كه اين احساس زندگي مارو ميسازد
1 2 3 26