روز هجدهم از چالش

ارسال نتایج به صورت صوتی یا ویدئویی
عزیز فایل صوتی یا ویدئویی نتایج خودت رو میتونی به آیدی تلگرام NATAYEJ18@ ارسال کنی تا بتونیم اون رو به دست بقیه همسفران برسونیم.

مشاهده لایو
شروع زمان مشاهده لایو بین ساعت ۵:۳۰ تا ۷:۰۰ صبح میباشد.
مثال: درصورتی که ساعت 6:59 صبح مشاهده لایو را شروع کنید میتوانید لایو را کامل ببینید در غیر اینصورت از ساعت ۷:۰۰ صبح دیگر امکان مشاهده لایو را نخواهید داشت و چالش را باید کلاً از روز اول آغاز کنید.

مشاهده لایو
شروع لایو ساعت ۵:۳۰ در صفحه اینستاگرام SoheilSangarzadeh2 می باشد،
پس از اتمام لایو، ویدیو ذخیره شده آن در اولین فرصت
از همین بخش در دسترس خواهد بود.

پادکست
زمان پخش اولین پادکست ساعت ۵:۰۰ صبح میباشد و در طول روز چندین پادکست منتشر خواهد گرفت.

رقص کنان
رقص کنان در ساعت ۵:۰۰ صبح باز خواهد شد.

دفتر عشق
دفتر عشق در ساعت 6:18 صبح باز خواهد شد و شما می توانید ذکر هر روز را در این بخش بنویسید.

تجربه امروز
تجربه امروز در ساعت 7:18 شب باز خواهد شد و شما میتوانید تجربه هر روز خود را در این بخش بنویسید.

دیدگاه من
دیدگاه من در ساعت 15:18 باز خواهد شد و شما می توانید دیدگاه خود را در خصوص سوال داده شده بنویسید.

حکایات و روایات
زمان مشاهده حکایات و روایات هر روز ساعت 7:18 شب میباشد.

داستان
شروع زمان مشاهده داستان هر روز در 3 مرحله (ساعت های 8:18 صبح، 2:18 ظهر و 8:18 شب) پخش خواهد شد..

استوری
زمان انتشار اولین استوری ساعت 5:00 صبح میباشد و در طول روز چندین استوری منتشر خواهد شد.

یارانِ جان
زمان پخش اولین محتوای یارانِ جان ساعت 8:18 صبح میباشد و در طول روز چندین محتوا منتشر خواهد شد.

قصه شب
زمان مشاهده قصه شب ساعت 8:18 شب میباشد.

شب شعر
زمان مشاهده شب شعر ساعت 8:18 شب میباشد.
تاکنون 94 دیدگاه نوشته شده
عزيز ديدگاه خودتو با عشق اينجا بنويس
با درود و خدا قوت به جان الهیتون استاد جانم و فرشته های نازنین تیم پر قدرتمون خدا قوت شکر حضور ناب و الهیتون 💚💚💚
استاد جانم روز تولدم یه پرنده خوش صدا اومد توی بالکن خونمون و یه اواز قشنگی سر داد من از خوشحالی اشک شوق میریختم یه حس حال خوب الهی رو تحربه کردم میدونم همش لطف اوست همش زیباست الهی صد هزار مرتبه شکرت
امروز هم که از خونه رفتم بیرون قدم بزنم یه پروانه🦋 خوشگل و خوشرنگ اومد سمتم و اطرافم پرواز میکرد من هم قربون صدقه اش می رفتم و ذوق می کردم.
💚💚💚
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخوررر.
الهی صد هزار مرتبه
چون این چالش های بی نظیر منو به خداوند نزدیک و نزدیک تر کرد الهی صد هزار مرتبه شکر
یه حالت وصف نشدنی
غیر قابل بیان
مثل خیره شدن به آسمون و فقط در شور و عشق رفتن
زمان دست بوسی پدر مادر بود.
حسی که با کلمه نمشه اونجور که میخوای گفت....
فقط باید خودت به برسی.
و خیلی اوقات مثل گذشته درگیر جنگ و کش مکش و خیلی از مسائل نمی شوم. اجازه میدم خدا خدایی کند و من بندگی.. سهم خودم رو انجام میدم و بقیه رو میسپارم به خودش.
تجربه اون شبم تو کلام نمیگنجه باید میبودی زندگیش میکردی
هدفون گذاشته بودم و تا زانو در آب هم مسیر با ساحال قدم میزدم و مست یار بودم و بی اختیار مروارید اشکهام سرازیر میشد و لبخند همیشگیم رو نوازش میکرد،
بیقرار آغوش جان بودم که ،
ناگهان
عطری دل انگیز من رو به خودش جلب کرد ،از سمت چپ بینی استشمام کردم ،
گفتم:جااان ،قربون عطرت بشم جانم بفدایت کجایی ،
لحظه ای به اطراف نگاه کردم دیدم از سمت دریای سنگین برام اومده و در سمت دیگه چند نفر با فاصله از من بودند،
آنقدر بوییدمش، عطر وجودش را بلعیدم و در خودم ذخیره ی الهی کردم ،الی شکر هرلحظه با تو بودن
یکی از ذکر همیشگیم موقع تنفس آگاهانه اینه :هم نفسم تورا با هر نفس به درون میکشم و هرچه غیر تو را از درون برون میکنم
من فقط،، تو ،،را تنفس م کنم الهی شکرت
بعضی از کامنت های عزیزان یاران جان رو خوندم ، هرکدوممون درکی از این سوال داریم ...
تحول روحانی من یکدفعه نبود چند سال طول کشید تقریبا از سن ۱۸ یا ۱۹ سالگی ام نشانه هایی میدیدم یا از زبان دیگران میشنیدم که میگفت ایمانت رو قوی کن درک درستی نداشتم میگفتم یعنی چی من که نماز میخونم روزه میگیرم فلانی که اینکارارو نمیکنه من که ایمانم بیشتره چرا به اون نمیگه! واقعا که در گمراهی بودم ...
فکر کنم ده سال قبل بود که این جمله از قرآن که میگه روزی شما با ماست هرکه را بخواهیم روزی میدهیم خیلی واسم پر رنگ شد ما یه گلدون کاج مطبق توی خونه داشتیم که کنار تلوزیون زیر نورگیر بود (خونه قدمی های شیراز توی پذیرایی یه قسمت سقف بازه برای گلخونه یا همون نورگیر) پیش خودم گفتم هیچکی به جز من به این گلدون آب نمیده ببینم روزی این چطور میرسه خیلی هم حواسم بود نکنه یکی ته لیوانشو پای این گلدون بریزه ... روز سوم شب بود بارون میومد داشتم تلوزیون میدیدم که صدای چک چک شنیدم دیدم دقیقا پای همون گلدون داره قطره قطره آب میچکه پناه بر خدا موهای بدنم سیخ شد اولش گفتم شاید نورگیر آب میده دیدم نه شیشه عرق کرده و عرق شیشه ست که داره میچکه پای گلدون بهم نشون داد که چطور روزی مخلوقاتش رو میفرسته ... ولی بازم مست بازی بودم حالیم نبود و باز هم میگفت ایمانت رو قوی کن ، وارد شدنم به این مسیر هم ماجرا داره الهی صد هزار مرتبه شکر که منو از جایی که بودم برداشت و گذاشت کنار عمو سهیل جان ... تحول روحانی من و تغییر مسیر زندگیم یکدفعه نبود .
اگر هم منظور خروج از تن هست و دیدن چیزهای فرا مادی نه تجربه ای نداشتم
اما یکبار صدای جان رو واضح از درونم شنیدم زمان بارداری دومم بعد از سه روز بی قراری شب سوم بعد از قبول شرایطم و تسلیم شدنم در برابر خودش نگران سلامتی جنینم بودم که صدایی در درون شنیدم گفت آرام باش ما مراقبشیم ۵ سال از اون صدا میگذره و واقعا هم مراقب پسرم هستند مراقب هر دوتاشون هستند الهی صد هزار مرتبه شکر
اتفاقا آخرین باری که این حال بهم دست داد همین چند روز پیش زمان افطار
هنگامی خواستم افطار کنم یهویی از درون یک حس عجیبی بهم دست داد، یک حس عمیق و خاصی داشتم و اشکام بیاختیار جاری میشد
حالم یک جور خاص بود
انگار یک نیروی قوی درونم رو لمس کرده بود ..
بعد که به خودم امدم فکر کردم این جور لحظه ها آدم رو به یاد حقیقتهای عمیق زندگی میندازه، یک جور ارتباط ناب با خدا، با خودت، با چیزی فراتر از این دنیای مادی. انگار یک لحظه، همه چیز سر جای خودش قرار میگیره و تو فقط حضورش رو حس میکنی...🌱🕊🌞
این حال خیلی عالی بود و اصلا نمیتونم توصیفش کنم ...🌱🕊🌞
الهی صدهزارمرتبه شکرت
بله استاد جانم.
اون لحظه ای که نا آگاهانه میخوام کاری کنم( ذهن سوار بر جان میشه) سریع به خودم میام، چه جوری؟
صدایی قشنگ باهام حرف میزنه و منو به جانم به اون ذات الهی یادآوری میکنه و میگه داری توو کدوم زمین بازی میکنی، حواست هست؟( زمین دلبر جان یا شیطان؟) و دقیقا همون لحظه آگاهانه همه چی کات میشه و ورق بر می گرده.
الان در این تایم از جهان مخصوصا در این چالش الهی واضح تر متوجه تحول روحانی خودم میشم و دوس دارم توو این حالت بمونم .
الهی مدد کن در این مسیر الهی با جانم هر لحظه ،دل حاضر باشم.
💚🤲💚
با کلمات زیاد قابل توصیف نیست
اما در دورانی که تاریکی کل وجودم رو گرفته بود
نور مقدس خداوند رو دیدم
او میکشد قلاب را💚💚💚
اما اون لحظه انگار تو بغلشی انگار او رو ملاقات کردی ...💚🫂 الهی صدهزار مرتبه شکرت
بله
زمانی بود که گفت و گو با خودم و خدایی که درونم هست رو بیشتر کردم و خلوت هام رو بیشترکردم و گاهی در خلوت ها دلم میگرفت و اشک میریختم
این دل گرفتگی از غم واندوه جهان مادی و اتفاقات اون روزم نبود
مثل این بود که کسی رو که قبلا میشناختم و سال ها رهاش کرده بودم رو دوباره پیدا کردم و هنوز بهش نرسیدم ولی دارم بهش نزدیک میشم
فقط سکوت بودکه اون زمان منو اروم میکرد و جواب ها و بهم میداد
الهی شکرت که خداوند من رو وارد این مسیر کرد و با هزاران یار جان همراهم کرد
بله من به لطف خدای مهربون ۱ماه پیش خونه خریدم ولحظه به لحظه خدارو درکنار خودم احساس میکردم حتی جلوتر از خودم بود ومسیر و برام باز میکرد و همه چیز به خوبی پیش رفت الهی صدهزار مرتبه شکرت بخاطر حضورت تو زندگیم
نمیدانم جوابی که میدم درک درستی از سوال داشتم یا خیر
بله خیلی ،البته بیشتر در این ۴ سال اخیر که همسفر نور شدم
اون لحظه انگار خودم نبودم به پهنای صورت اشک می ریختم بی دلیل خدا رو فریاد میزدم
دلم میخاست از همه دلبستگی ها جدا شم وفقط در اغوش او باشم
حتی دلبستگی از تن
کسی رو دیدم که از تن عزیزتر بود جانم بود خدایم بود
الانم که تایپ میکنم فقط اشک میریزم
داداش سهیل این حس وحال رو از تو دارم
عزتت پایدار
زمانی که در گمراهی بودم در همان شب لحظاتی گذراندم که نقطه اتصال من به این مسیر الهی بود الهی صد هزار مرتبه شکرت که تو چه زمان و مکانی من و هدايت کردی
قبل این که با شما سهیل جان آشنا بشم از خدا خواستم گفتم من نمیدونم چجوری خدا جونم اگه هستی هر چیذکه هست درون من رو خودت درست کن من احساس ها عجیب غریبی داشتم من فکر نمیکنم کسی مثل من پیدا بشه من خود خود خود جهنم رو تا ته رفتم اونم توسط خودم تا ته جهنم احساس بی ارزسشی داشتم اما حالا ارزشمند ترین چیز دنیا هستم🥰 من تو زندگیم دیدم خدا خواسته ها مو شنیده و بهم داده خدا جونم عاشقتم بی قید و شرط دوسم داری سپاسگذارم ازت منم تسلیم خواسته تو ام و بی قید و شرط دوست دارم و هر چی که هست تو هستی و من کاملا از همه چیز زندگیم راضیم 😘🤩😍
احساسی غیر قابل توصیف بود اگر بخوام بخشی ازش رو در کلام بگنجونم میتونم بگم در اون لحظه یک شاه کلید دریافت می کردم که یک درب بزرگ از جانم رو باز میکرد و جهانی تازه برام کشف میشد
الله اکبر از سکوت بچه ها با جان سکوت رو باید همه مون دنبال کنیم چقدر این سکوت معجزه است
درسکوتم از دلبر خواستم بگم من گوش فرمان تو هستم 💚
دلبر با دوشعر منو مجذوب تر ازقبل به خودش کرد
درسکوتم شنیدم 💚 💚 💚 من به گوش تو سخنها ی، نهان خواهم گفت
وبهد از چند ثانیه شنیدم 💚 صدای جانم رو که گفت ،ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده 💚
در شب ظلمانیم ماه نشانم بده 💚
این دو زیباترین ،معجزه ترین صداها رو در جهان شنیدم 💚
من بعد چهار سال این زیباترین صدای جانم بو د که شنیدم 💚 💚 🌱 💚 💚 💚
الهی صد هزار مرتبه شکرت