روز هجدهم از چالش
لایو 66 – 1403/12/29

لایو روز هجدهم (سال 1403)
چالش هجده روزه جان جانان
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ، حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
روز، ماه، سال و قرن میگذرد و محو میگردد، زیرا حقیقت ندارد، تنها واقع میشود، اما معبودم، رخ زیبای تو هر لحظه زیباتر، تازهتر و مستانهتر رخنمایی و دلربایی کند، زیرا تنها تو حقیقت داری، آری، روز نو، ماه نو، سال نو و قرن نو حقیقتی از خود ندارند، تنها حال نو حقیقت دارد، حال را دریاب و خوشحالی را در هر حال برگزید.
دوستت دارم مهربان بیهمتا خدایم، عاشقانه دوستت دارم، زندگی کردیم، هیجده روز زندگی کردیم، جانان من، از تو ممنونم برای سالی که گذشت، سالی که سرشار بود از فراز و نشیب و درس و آگاهیهای بینظیر از تو، ممنونم برای رشد و آگاهی تکتک بچهها، خودم و اطرافیانم، برای تغییر و تحولات بینظیری که ایجاد شد و همه به سمت و سوی بهتر شدن بود و هست.
بینهایت شکرت برای هدایت مستقیم و عاشقانهات، برای ورودم به خانواده بزرگ SBF، برای حضور در چالشها و انجام تمرینات تا جایی که تونستم، الهی بینهایت شکرت برای حضورم در این جهان، برای فرصتی که تو دادی و ایجاد کردی تا بتونم زندگی تجربه کنم، الهی بینهایت شکرت برای هر دم و بازدمم که تو جریان داری، تو عاشقانه در وجودم در تپش هستی و در من زندگی میکنی، من چقدر خوشبختم که تو رو دارم، به به، به به، به به، به به، به به.
درود به روی ماه عزیزان جانم، صبحتون الهی باشه عزیزان جان، خدا قوت، خدا قوت، عجب موزیکی فرشتههای تیم موزیک برای سال نو درست کرده بودن و صدایی که روش بود، صدای یاران جانه قبیله SPF بود، لذت بردیم، خدا قوت به همهشون، خیلی خوش اومدین، روز هیجدهم، روز هیجدهم بالاخره رسید، هیجده روز، هیجده روز انگار همین دیروز شروع شد، هیجده روز گذشت، هیجده روز گذشت، جا داره جانانه از تکتک فرشتههای تیممون که تو این مدت عاشقانه کنارمون بودن…
اگر شما بدونین این فرشتهها چجوری با عشق دارن کار میکنن، ما اصلاً ساعت کاری به اون صورت که همهجا هست نداریم، گاهی خودمون باید به زور به بچهها بگیم که برن استراحت کنن، اینقدر که عاشقانه خودشون پای کار هستن، از روی عشق، دست تکتکتون و میبوسم، سپاسگزارم بابت وجودتون، سپاسگزارم از خداوند که شما رو سر من گذاشت و یه سپاسگزاری جانانه از یاران جان قبیله، شیران قبیله بکنم که عاشقانه توی کامنتها کمک کردن به همسفران چالش هیجدهروز، حضور داشتن، عاشقانه، عاشقانه.
از اون دعوتشون دیگه باید متوجه شده باشین، اون دعوت به چالش هیجدهروز، سپاسگزارم، سپاسگزارم از تکتکتون که حضور دارین، خدا قوت، خدا قوت به جانتون، اینقدر که عاشقانه کنار من هستین و یک خدا قوت جانانه بگم به همسفرانی که تو این چالش هیجدهروزه بودن، روز هجدهمه، هیجدهروز با تمام باگهایی که داشتی نازنینم، خدا قوت بهت که جانانه، جانانه، جانانه وایستادی و نشانههاش هم دیدی.
تو این هیجدهروز، یه جایی یک سفر الهی در درونت داشتی، به اندازه ظرفت، یک آگاهی ناب الهی توی این هیجدهروز سوار بر تن شده، تجربیاتی داشتی، خیلیهاتون هم دستاورد مادی داشتین، اما نوش جون اون کسی که ذرهای به جهان درونش سفر کرد، بمونین تو مسیر عزیزان جانم، بمونین، ادامه بدین، ادامه بدین، این مسیر، با تمام باگهایی که داری بمونی، ادامه بدی، چراغ راهت میشه، گم نمیشی، له نمیشی.
مسیر ول نکنین، کامنتها رو ببندیم، شروع کنیم عزیزان جانم، ببندیم، شروع کنیم که بتونیم از تایممون استفاده کنیم، توی حال و هوای من، آه، دلتنگی مثل اتوبان چهار بانده مشخصه، الهی به امید تو، الهی به امید تو، الهی به امید تو ای ارباب جهان، الهی به امید تو ای دلبر جان، الهی به امید تویی که هستی که هستیم، الهی به امید تویی که نفس ما رو میکشی، قلب ما رو میتپی، ازت سپاسگزاریم.
هیجدهروز فضایی رو برای ما فراهم کردی که این تایم از سال دور هم جمع میشیم، از تو گپ میزنیم، به جان سر میزنیم، به تو سر میزنیم، یه خانهتکانی درونی میکنیم، روز هجدهم که میرسه، دلش تنگ میشه، چون زندگی کردیم، زندگی کردیم، این سفره که کنار هم نشستیم تو این هیجدهروز، خب برادرتون سیاستی نداره که بخواد جلوی احساس الهیاش و بگیره، تو این سالها فهمیدین.
با اینکه آدمی بوده که بکگراندش، خب یه سریهاتون میدونه، یه بچه شر اون مدلی بود، اما همون موقعش هم این پسر یه عشقی درونش بود، یعنی یه موقع شاید یه جا درگیر میشد، طرفم میزد، بعد بچههاش و میفرستاد، میگفت: “خودتون ببرینش مثلاً بیمارستان یا حالا درمونگاه، زیر چرخ خیاطی بخیهشو بزنه”، بعد مثلاً، میخوام بگم یعنی اون آدمه، این احساسه این مدلی، اصلاً این تضاده.
روز هیجدهم که میرسه، یه حس غریبی، دارم اینو تا حالا نگفتم، نمیخوام لایو از دستم در بره، اما مثل این میمونه که یک مهمونی داشتی، فامیلهای نزدیکت اومدن، مدتی بودن، صبح تا شب با هم بودین، بعد الان میخوان مثلاً برن، خودت ما رو هدایت کن، بابا جونم، خودت هدایتمون کن، خودت راه نشون بده، خودت قوت قلب این همسفران باش.
ما قدردان این هدایت تو هستیم، ما سپاسگذاریم، سعی میکنیم که با هر دم و بازدم سپاسگزار این لحظات از زندگی باشیم، چون لحظات، لحظات معمولی نیست، الهیه، الهیه، نسبت بهش آگاهیم، روز هیجدهم، یه کوچولو با عزیزان جانم چند تا نکته رو بگم، لایو آخر شبنشینی هم کنار هم هستیم، به امید خدا که میشه پایان شبنشینیمون، توکل به خودش، اگر او اجازه بده.
عزیزان جانم، میخوام یه کوچولو در مورد اقدام کردن، هدف داشتن صحبت کنم، عزیزان جانم، کاری رو که شروع میکنین رو ادامه بدین، کاری که شروع کردی و با جانت هماهنگه، ادامه بده، پاش وایستا، تمومش کن، به سرانجام برسونش، چون اگر اون کاری که با جانت، اون هدفی که با جانت هماهنگه، تمومش نکنی، شیش سال بعد برای همون هدفی که داشتی، حسرتش و میخوری که: “چرا ادامه ندادم؟ چرا ولش کردم؟”، حسرته پدر تو در میاره و جهنم اونجاست، جهنم اونجا است.
داستان میدونی چیه؟ خیلی وقتها آدمها، بذار یه جور دیگه بگم، تو آدمها سالها بعد، خوب گوش کن، مهمه، سالها بعد حسرت کارهایی که کردی رو نمیخوری، بنویس: “آدمها سالها بعد حسرت کارهایی که کردن رو نمیخورن، حسرت کارهایی که میتونستن انجام بدن، اما از ترس قضاوت شدن اطرافیانشون انجام ندادن”، اون حسرت داره، جهنم اونجاست.
خلوت کنین، بهش فکر کنین، ببینین، مرور کنیم ده سال قبلتون رو، پنج سال قبلتون رو، چه کارهایی میتونستی انجام بدی که با جانت هم هماهنگ بود، اما از ترس قضاوت شدن، از ترس شکست انجامش ندادی، حسرته داره پدر تو در میاره، بیشتر داری حسرت اون کارهایی که میتونستی بکنی و نکردی الان میخوری برای ده سال قبل، یا کارهایی که کردی؟
خیلی مهمه، از ترس قضاوت شدن، زندگی رو برای خودمون جهنم کردیم، نمونهاش فکر میکنم که الگوی خوبی باشه، برادرت تو تمام زمینهها، فکر میکنم که برادرتون رو قضاوت کردن، چه حالا اون چند سال پیش، چه حتی عزیزانی که دارن ثبتنام میکنن تو قبیله SBF، پولیه، باید پول بدین، من استاپ میکنم، اگر ایمان دارم به مسیرم، به انتخابی که کردم، پاش وایمیستم، ذرهای نباید رو من تأثیر بذاره، به هیچ عنوان.
اون طرف میره، دوراش و میزنه، برمیگرده، اگر قرار باشه کنار ما بیاد، شاید بگم نود درصد اعضای قبیله همینجوری بودن، قبلش قضاوت کردن، بعد اومدن، نترسین، ایمان داشته باشین به انتخابتون، به تصمیمی که گرفتی، نذارین آدمها با قضاوتهایی که شاید بکنن، جهنم آیندهی تو رو بسازن، نکته مهمه بچهها، نکته مهمه نازنینم.
نگاه نکن الان به لطف دلبر جان، الهی صد هزار مرتبه شکر، الان تو سوشال مدیا همه میگن: “الهی شکر” و از خدا میگن، چهار، پنج سال پیش، کسی مگه جرأت اینجور صحبت کردن و داشت؟ ابداً، طرف تو خونه خودش بلند نمیتونست بگه: “الهی شکر”، میگفتن پدر، مادری، خواهری، برادری مسخره میکنن، اما امروز، اما برادرت توی اون تایم، پنج سال پیش، شیش سال پیش، خب خیلی قضاوت میشد، مسخره میشد، استاپ کرد؟
این در، این دروازه مهم نبود، اگر من واقعاً ایمان داشتم به صحبتهام، به حرفهایی که دارم میزنم، اصلاً مهم نیست، شما هر کاری کنین، نمیتونی آدمها رو، همه رو راضی کنی، به هیچ عنوان، به هیچ عنوان، ما تو خود قبیلهمون هم همینه، تو بخش پادشاهانمون هم همینه، یه سریها شاید یه جور دیگه برداشت کنند یا یه جور دیگه بخوان نگاه داشته باشن نسبت به اون اتفاقهایی که داره میافته، اما من وایمیستم.
یه موقع هست سازنده است، استفاده میکنیم، ولی اینکه من دست بکشم؟ ابداً، به هیچ عنوان، تو خونواده هم همینه، خونواده نزدیکم، عزیزان جانم، به خودتون اجازه بدین کامل نباشین بچهها، از این زندانی که درست کردین، این بارو با خودتون یدک نکشین، دورتون بگردم، شرایط به حد کافی خودش بار روی کیفیت زندگیمون داره، تعارف نداریم دیگه، تو یه سری بارها رو با خودت یدک نکش.
به خودت فرصت بده، به خودت اجازه بده: “آقا، کامل نباشی”، “آقا، من کامل نیستم”، به خودت بگو، اما سعی میکنم بهترش کنم، سعی میکنم، اجازه اشتباه کردن به خودت بده، انتخاب کردی، به هر دلیلی رفتی، نشد، برو تو دلش، حسرت رو نذار بمونه، میگی: “رفتم، نشد”، اوکی، اما اینکه: “چرا نرفتم؟”، اون پدرت رو درمیاره.
میگی: “رفتم آقا، این نشد، امتحانش کردم، اون چیزی که میخواستم نبود، پرونده بسته شد”، بماند که کلی از دلش آگاهی بهدست میاری، این بچهها، ای دور اون چشاتون بگردم، هر تصمیمی که بگیری، هر انتخابی که بکنی، تو رو دلبر جان دست خالی نمیفرسته، یه آگاهی نابی به همراه داره، مهم بود.
اما ما نگاهمون فقط به اینه که: “اه، نشد، رفتم و این همه تلاش کردم، نشد، نشد”، درسی، یک تجربه الهی تو دلش نبود؟ چشاتو بستیها، نگاهت به چیه؟ فقط رسیدن، فکر نمیکنی اون یک بهانهای بود که یک آگاهی ناب الهی سوار بر تنت بشه و با یک تجربه دیگهای، انتخاب دیگری رو داشته باشی یا همون هدف رو از یک مسیر دیگهای بری؟ نگاه اینجوری نیست.
برمیگردیم به صحبتی که تو این چالش داشتیم، ایمان و توکل، زمانی که ایمان و توکل شعلهاش روشن باشه، میگی: “آقا، این مسیره، رفتم، نبود”، اما شعله وقتی روشن باشه، شعله ایمان، توکل، میگی: “از یه مسیر دیگه”، ناامید نمیشی، آقا، ایمان و توکل اصلاً اجازه نمیده تو ناامید بشی، ایمان و توکل باشه، درس الهی رو از دل اون تجربه برمیداری، از دل اون اقدامی کردی، تصمیمی که گرفتی، قدمی که برداشتی.
پس برین بچهها، تجربه کنین زندگی رو، نترسین از شکست، نترسین، اصلاً چیزی به نام شکست وجود نداره، این یه چیزی که از بچگی به ما گفتن، با بچهها بیاییم یک جور دیگهای ببینیم زندگی رو، خودمون بزنیم زیر میز، بازی رو عوض کنیم، نه اون چیزی که از بچگی به ما گفتند، نه اون چیزی که دیگه اینجا مقرشه، نه اون چیزی که هالیوود داره میگه، اون الگویی که داره میگه: “برسی به اون پیروزی، نرسی، اون بازندهای”، کی گفته این و؟
این مسابقهای که راه انداختن چیه؟ دلیلش، بدو بدو آدمها دارن میکنن برای چی؟ کجا میخوان برسن؟ سرگرم چی شدن؟ سرگرم چی کردن آدم رو؟ زندگی رو زندگی کنین بچهها، تجربه کنین، از تجربه نترسین، از تجربه نترسین، تایم کوتاه مثل برق میگذره، به خودت میای، میبینی که حسرت تمام وجودت و گرفته.
اما وقتی رفته باشی، اقدام کرده باشی، حسرتی نیست، فقط خاطرات زیباست که: “اقدام کردم، قدمم و برداشتم”، قابل مقایسه نیست، حسرت اقدام نکردن، یه چیزی که میتونستی، اما از ترس قضاوت شدن، از ترس شکست نرفتی انجامش بدی، از ترس اینکه رفیقهای دورم، دوستای دورم، پدرم، مادرم، همسرم مسخرهام میکنن، جهنم رو برای خودت نساز.
ما هر کاری کنیم، آدمها هستن که قضاوتمون کنن، اون چیزی که جانت میگه که انجامش بدهی، از دل ایمان و توکل داره میاد، پس بهش اعتماد کن، نگاهت به چشمهای فیزیکیت نباشه، به گوش سرت نباشه که دارن جامعه چی میگن، تو رو قراره کسی دیگهای هدایت کنه، نه آدمها، حرف تمام.
لایو شبنشینی میبینمتون، اما دور نشین بچهها، از چالش هیجدهروز بکنین سبک زندگیتون، ادامه بدین، حواستون به سرزمین وجودتون باشه، تایم، تایمه که اگر روی خودت کار نکنی، اگر حواست به جانت نباشه، حواست به دلبر جانت نباشه، له میشی بابا، هر جایی نرین که روتون خط بندازن بچهها، خیلی از خودتون مراقبت کنین.
تو ایام عید، هر جایی میرین، حواستون به خودتون باشه، با کسی بگو مگو نکنین، از تمرینات کلاً دور نشین، یه کوچولو خواستی استراحت کنی، اوکی، اما از تمرینها، حالا نوشتاریها، تو میخوای نه بار مینوشتی، بیا یه بار بنویس، دو بار بنویس، اما دور نشو، ادامه بده، الهی، الهی که همیشه در پناه دلبر جان باشین.
برای این روز آخر، فکر میکنم که در جریان باشین، دلم نمیاد دیگه، دوست دارم که شما رو کنار خودم داشته باشم، کاری که از دستم برمیاد و دارم انجام میدم، یه شرایط بسیار ویژهتر، الهیتر گذاشتیم که تو عزیز جانم رو، اگر توی قبیله SBF نیستی، با این شرایط بینظیری که فراهم شده، خودت و برسونی، خودت و برسون.
تا ساعت ۱۱:۳۰ امشب نازنینم، این شرایط ویژه در دسترسه، ازت میخوام از زیر سنگ هم که شده، خودتون برسونی، اونجا به دردت میخوره، حرف آخر: “یوسف گمگشته باز آید به کنعان، غم مخور، کلبهی احزان شود روزی گلستان، غم مخور”، مراقب سرزمین وجودتون باشین، از خودتون مراقبت کنین، مراقب بقیه خودتون باشین، فردا عیده، اگر دستتون میرسه، هوای بقیه خودتون داشته باشین.

ارسال نتایج به صورت صوتی یا ویدئویی
عزیز فایل صوتی یا ویدئویی نتایج خودت رو میتونی به آیدی تلگرام NATAYEJ18@ ارسال کنی تا بتونیم اون رو به دست بقیه همسفران برسونیم.

مشاهده لایو
شروع زمان مشاهده لایو بین ساعت ۵:۳۰ تا ۷:۰۰ صبح میباشد.
مثال: درصورتی که ساعت 6:59 صبح مشاهده لایو را شروع کنید میتوانید لایو را کامل ببینید در غیر اینصورت از ساعت ۷:۰۰ صبح دیگر امکان مشاهده لایو را نخواهید داشت و چالش را باید کلاً از روز اول آغاز کنید.

مشاهده لایو
شروع لایو ساعت ۵:۳۰ در صفحه اینستاگرام SoheilSangarzadeh2 می باشد،
پس از اتمام لایو، ویدیو ذخیره شده آن در اولین فرصت
از همین بخش در دسترس خواهد بود.

پادکست
زمان پخش اولین پادکست ساعت ۵:۰۰ صبح میباشد و در طول روز چندین پادکست منتشر خواهد گرفت.

رقص کنان
رقص کنان در ساعت ۵:۰۰ صبح باز خواهد شد.

دفتر عشق
دفتر عشق در ساعت 6:18 صبح باز خواهد شد و شما می توانید ذکر هر روز را در این بخش بنویسید.

تجربه امروز
تجربه امروز در ساعت 7:18 شب باز خواهد شد و شما میتوانید تجربه هر روز خود را در این بخش بنویسید.

دیدگاه من
دیدگاه من در ساعت 15:18 باز خواهد شد و شما می توانید دیدگاه خود را در خصوص سوال داده شده بنویسید.

حکایات و روایات
زمان مشاهده حکایات و روایات هر روز ساعت 7:18 شب میباشد.

داستان
شروع زمان مشاهده داستان هر روز در 3 مرحله (ساعت های 8:18 صبح، 2:18 ظهر و 8:18 شب) پخش خواهد شد..

استوری
زمان انتشار اولین استوری ساعت 5:00 صبح میباشد و در طول روز چندین استوری منتشر خواهد شد.

یارانِ جان
زمان پخش اولین محتوای یارانِ جان ساعت 8:18 صبح میباشد و در طول روز چندین محتوا منتشر خواهد شد.

قصه شب
زمان مشاهده قصه شب ساعت 8:18 شب میباشد.

شب شعر
زمان مشاهده شب شعر ساعت 8:18 شب میباشد.
تاکنون 209 دیدگاه نوشته شده
عزيز ديدگاه خودتو با عشق اينجا بنويس
الان متوجه شدم تمام صحبت های لایو
به صورت نوشتاری هم زیر لایو قرار داره
بی نهایت ذوق زده شدم🥹
الهی که هر لحظه در پناه نــور الهی باشین
عشق بهتون فرشته های نازنینم
خیلی دوستون دارم 💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚💚خدا حفظ تون کنه همیشه تا ابد
2 لایو آخر چالش 18 روزه شگفت انگیز بود
مرور هدف واقدام برای آن
و داشتن ایمان و توکل در هر قدمی که در مسیر زندگی برمیدارم
بسیار تاکید شده، متشکرم که مدام یادآوری میکنین در طول سال در موقعیت های مختلف از هدف داشتن و اقدام کردن
از ایمان داشتن و ادامه دادن مسیر...
چیزی مهم تر و بالا تر از این چند نکته گمون نکنم باشه
الهی که مدد کنه ادامه بدیم
و درهر نفس او رو کنار خودمون جانانه احساس کنیم
او تنهاست اما هیچ وقت تنهامون نخواهد گذاشت
🌞🌱🕊️
از خداوند بابت حضورم در این لحظه ممنونم
💆🏻♀️شکر بی پایان بابا🫂👼🪷🦋
به نام او که هست که هستیم 🫂💚
یاران جان ، همسفران ، نگاهتون به شرایط نباشه ، آنچه چشم میبینه ، گوش میشنوه ، نیست ! عالم فرای این هاست !
در این عالم خبرهایی هست 🕊🌞🫂💚✨️🌱
قدم بردارین ، که سال ها بعد نگین چرا قدم برنداشتم !؟
چون این میشه حسرت و انسان حسرت کارهایی رو میخوره که انجام نداده ! نه کارهایی که انجام داده !
ما هرکاری کنیم ، بعضی شاید قضاوت از سر کنن ، اما اون چیزی که جانت میگه رو انجام بده چون اون از اون ایمان و توکل جان میاد ، بهش اعتماد کن !
تایمی میرسه که جانانی که قضاوت میکردند هم عاشقانه درسی عیاردار برمیدارند ، شاید اونها هم نیاز دارن که شما هن یک هدایت کننده باشین و نشون بدین که میشود 🫂💚✨️🌞🕊🌱
چقدر این لایو مهمه تمام لایو ها
شاه کلید داره
خدایا شکرت که منو ثابت قدم در مسیر درست نگه میداری
داداش سهیل عزیز بینهایت بابت همه چیز ازت سپاس گزار فراوان دارم
💚🫂🕊🌱🕊💚
میخوام راجب این موضوع برای تو دوست عزیزم بنویسم.
من تجربه ی کمال گرا بودن رو داشتم اما ، کمال گرایی که من داشتم از ضعف در عزت نقپفس میبینمش ، نه از اینکه من باید بهترین باشم.
میدونید،: کمال گرا بودن از دید من ، منشا های دردنی مختلفی میتونه داشته باشه.
اما
اونجایی که از ضعف عزت نفس و مهم بودن قضاوت های دیگران به سمت کاری که باید انجام بدی نمیری، یا نصفه و نیمه رهاش میکنی.، یعنی من کم هستم و نظر و نگاه دیگران قدر و ارزش من رو تعیین میکنه.
به خودمون ارزش بدیم.
هر کار کوچیکی که انجام میدیم ، بابتش از خودمون قدر دانی کنیم
محکم صحبت کنیم.
عیار دار و شونه های صاف قدم برداریم.
به قول داداش سهیل#کی از خودم بهتر!؟
آره
واقعا ما یادمون رفته که کسی بهتر از من برای من وجود.
اگه میخوای به خودت ثابت کنی که این جمله درسته یا نه....زندگی خودتو مرور کن.
اونجاهایی که تو بدون توجه به حرف دیگران فقط حرکت کردی به سمت تصمیمی داشتی رو مروزر کن.
بعدش چه حسی داشتی؟؟؟؟
آره
دقیقا اینه.
ما
به لحلظ معندی خودمون رو ضعیف میدونیم...به لحاظ مادی خودمون رو لایق بهترین ها نمیدونیم.
چون ما
خودمون
رو
نمیشناسیم.
ما گاهی حتی نمیدونیم کجا توی زندگیمون تجربه ی ایمان و توکل رو داشتیم!
آره نازنینم.
باید
#چشمها را شست
و #جور دیگر دید
خدایا شکرت
لحظه منو به حال خودم رها نکن
اما فعلا شرایطش ندارم
پس تصمیم گرفتم امسال تا آخر سال این چالش ۱۸ روزه رو پشت سر هم انجام بدم به امید خدا
داداش سهیل این دومین بار بود که در چالش شرکت کردم و موفق شدم ادامه بدم با تمام باگهایی که داشتم و چقدر این بار تغییر رو در خودم احساس کردم
كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
الهي صد هزار مرتبه شكرت كه در اين چالش الهي بهم اجازه دادي كه باشم
خدايا ممنون
ممنون از داداش سهيل عزيزم شكر به وجودش
شكر به وجود اعضاي تيم قبيله كه جانانه پاي كار بودن🙏🙏🙏
الهی در مسیر باشیم ، الهی نیت کنیم ،الهی اقدام کنیم ،الهی ببینیم ،الهی بشنویم ،الهی تصمیم بگیریم ،الهی باشیم با شاه کلید ایمان ، امید ، توکل
بچه ها اقدام کنید تصمیم بگیرید اقدام کنید نگذارید حسرت کارهای انجام نشده وجودتون رو ،درونتون رو آزار بده .حتی اگه در ظاهر هم نشه ،یک درسی یک تجربه الهی در دل اقدام شما هست چشمامون رو الهی باز کنیم ببینیم، ،اون تجربه یه بهانه ای بود تا یک آگاهی الهی به جانمون افزوده بشه .
شاه کلید چالش ۱۸ روزه ایمان ، امید ، توکل
الهی به امید تو دلبر جانم تویی که نفسم را می کِشی به امید تو
زندگی را زندگی کنیم بچه ها ،از تجربه نترسیم 🪷🕊🤍🫂
ممنونم از شیران قبیله برای چالش ۱۸ روز ،سپاس مندم از داداش سهیل عزیزم که چراغ راه ،نور و روشنایی مسیر آگاهی ما شدید ، سهیل عزیز تو شمس هستی برای مولانای درون ما .نور الهی را هر چه درخشان تر در قلب ما روشن کردی . متر الهی متر قبیله هست یاد گرفتیم الهی ببینیم ،کاری که شروع کردیم رو ادامه بدهیم تمامش کنیم به سرانجام برسونیم. الهی ببینیم ، الهی اقدام کنیم ،الهی ادامه بدیم ، الهی بشنویم ، الهی تصمیم بگیریم ،الهی در مسیر باشیم با شاه کلید ایمان ،امید ،توکل 🤍🕊🪷
چجوری باید حذف کنم خا
پشت موتو بسته ام یه گاری،
چشم حسودا دوربشه الهی،
ز ِعلی شناختم من بخدآ قسم خودآ را...
اتوبان خدآ=راه علی،میدان امام حسین،پل شهیدفهمیده،۴راه قاسم(۳رااشقی)♥️
ز ِعلی شناختم من بخدآ قسم خودآ را...
اتوبان خدآ=راه علی،میدان امام حسین،پل شهیدفهمیده،۴راه قاسم(۳رااشقی)♥️
روحساب اون خوابم و اون طلا وجواهرات که اویزونت بود و ...فک کردم توهمونی هستی که سال هاس منتظرشم ..آره غول چراغ جادو..اما تواین چندسال کنارت چه اتفاقاتی که سرم نیومد،به آرزوهام نرسیدم که هیچی ..آخرشم پیج اینستامو مسدو. کردی و منم حذفشوک کردم...
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور 💚💚💚
خواستم سپاس گذاری کنم از زحمات و تلاش های شما و تیم که در این ۱۸ روز به بقیه خودتون داشتین 💚💚💚💚
در کنار یاران جان بهترین لحظه هست 💚💚💚💚
خدا قوت جانانه 💚 💚 💚 💚
الهی شکرت 💚💚💚💚
من تن شدم 🌱تو جان شدی 🌱
تا کس نگوید بعدازاین؛من دیگرم تو دیگری
بابا جانم هزار هزار بار شکرت چقدر دختر
کوچولو ت بزرگتر شد چقدر بهش حال خوب
دادی
بابا الحق که دخترت لایق جانشینی تو رو داره
دخترت رو چقدر قشنگ تو بغلت گرفتی و
با هر آگاهی غرق بوسه ش کردی 😍
بابا دخترت دیگه غر نمیزنه میدونه باباش
لحظه ایی تنهاش نمیزاره
بابا ممنونتم که دخترت امسال میهمانیcip
توبود
بابا ممنونتم که بغلم کردی گذاشتی تو
بهشتی که سرورش استاد جانم سهیله و
شمع محفل این بهشت شیران و نور چشمی های
تو
بابا قول میدم نماد عظمت تو باشم 🍃😊
بعد از این
دیوانه سازم خویش را ...
الهی صدهااااهزار مرتبه شکرت 🤍🕊
کجاااایید کجاااایید ؟!؟!
معشوق همینجاست...
بیایید ....
بیایید ....
🤍🕊
داداش واستادجان خدا قوت به شما ویارانی که شما رو همراهی کردن
ازتون سپاسگزارم وقدر دان بودنتون در این تایم الهی هستم
عزتتون پایدار
عزیزان وهمسفران شب نشبنی هر کدام شما برایم معلمی بودید شکر وجودتون 💚
خدایا ازت متشکرم که ۱۸ روز همسفر مسیر نور نور بودم
شکرت بابایی جونم که دستم را گرفتی❤️🌱
خداقوت یاران جانم.الهی صد هزار مرتبه شکر بابت تیم پشتیبانی پرقدرت
الهی شکر بابت سلامتی استاد جانم
الهی شکرت ک کنارتون هستم💚😍
بردار سهیل جانم ازت سپاس گزارم که با عشق برامون وقت گذاشتی و از دلبر جان گفتی و حال دلمون رو الهی خوب کردی ...
از همتون سپاس گزارم
قدردان وجود ارزشمند و عیاردارتون هستم 💚🕊️☀️🌱
الهی که همیشه در مسیر دلبر جان بمونیم ...
🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍🤍
دست خدا یارتون🙏🏼🫂💚💚💚