لایو روز پنجم (دور دوم) چالش هجده روزه جان جانان

متن لایو روز پنجم

بنازم بهتون که جانانه پای کارین درود به روی ماهتون عزیزای دلم درود به روی ماه نازنینم خیلی خوش اومدین خیلی خوش اومدین این پروفایل هایی که رینگ گلد دارن چه قیامتی دارن می‌کنن این پروفایل‌های یه رینگ گلد دارن چراغ خاموش چه پذیرایی دارن می‌کنن خیلی خوش اومدین عزیزای دلم درود به روی ماهتون پرانرژی مهمانی مهمانی جان جانانه باید پرانرژی باشی مثه همون مهمونیایی که می‌ری از اول تا آخر قر تو کمر میای این‌جا دیگه هرچی داری باید بذاری وسط آره مهمانی مهمانی اوست خیلی خوش اومدی خیلی خوش اومدی الهی الهی که همه‌تون دست پر از این چالش برین که به بزرگیت قسم اگر تا روز هیجدهم سعی کنی تمرینات رو با خود یدک بکشی با هر کم‌وکاستی که داره به ارباب قسم دست پر میای بیرون جوری دست پر میای بیرون که می‌خوای بری تو کوه فریاد بزنی خیلی خوش اومدی خیلی خوش اومدی خیلی خوش اومدی من براتون باید کف بزنم که روز پنجم پنج روز شد که پای کاری همچنان اومدی سر سفره سر سفره جان جانان الهی شکر الهی صدهزار مرتبه شکر یادآوری یادآوری این یادآوری های هر روزیه که تو رو تو لحظه نگه می‌داره داشته‌هات رومیبینی ببین افتخار کن به خودت برای خودت کف بزن هدفی رو که شروع کردی داری می‌بریش جلو پا کاری پاکاری کاری ندارم باگ داری تو تمرینات نداری؟همین‌که هستی یعنی اعلام حضورت جانانه است باگ هارم خود جان جانان به وقتش به تایمش شعله رو روشن می‌کنه و باگ روهم رد می‌کنی تمرینا رو انجام بده خودخوری نکن هر تمرینی رو که باگ داشتی خودخوری تعطیل خودخوری برای این‌جاس (ذهن)اینا رو تاکید می‌کنم چون مهمه این رو می‌شناسم فقط تکرار فقط باش حضور در لحظه حضور داشته توی مهمونیه باش.
بچه‌ها وقتی‌که این نگاهه ها اما نگاهیه که جانم می‌گه خود حقیقته زمانی‌که تو این هیجده روز نگاه نگاه کودکانه است همان کودکی که باید ایمانت اون جنسی باشه انگار توی این هیجده روز باشی هیچ کاری هم نکنی توی مهمونی چشم دلبر می‌خوره به چشمت میگه کارت چیه عزیز دلم کجا باگ داری کودکانه ببین کودکانه ترجمه کن دو دوتا چهارتای آدم‌بزرگی نکن باید بچه شی یکی از کارهایی که این چالش می‌کنه روز هیجدهم تو باید کودک بشی بچه بودی چجوری می خندیدی آخ که چقدر دل‌مون تنگ شده چقدر بی غل‌وغش چقدر بدون نگرانی بدون اینکه بقیه قضاوت کنن خنده کودکانمون کو؟ اینا رو باید تو این چالش برگردی بهش باید روشنش کنی که روشنش می‌کنی به لطف اوبسیار عالی ببندیم کامنتا رو شروع کنیم که امروز خیلی کار داریم به امید خدا روز پنجم رو شروع کنیم عزیز دلم که جدول و بلد نیستی انجام بدی برای تیکی که باید بزنی امتیازی که باید بدی ما ویدیو گذاشتیم عزیز دلم توی همه‌ی اون اتاقا که می‌ری زده روش پر کردن جدول برو ویدیو شو ببین یه ذره چشم باز کن یذره جستجو کن لایو روز اول و برو ببین عزیز دلم بچه ها جستجو کنین یذره قدم بردارین تو یه اتاقی اما این(ذهن)جایه دیگه است هی تو شیش و بش اون‌ورو بابا وقتی اون‌جایی با جانت باش قشنگ با چشم دل ببین با چشم دل ببینی همش میاد روبروت می‌بینی بسیار عالی عزیز دلم عزیز دلم عجب روزیه عجب روزیه امروز از اون روزایی که پرتت می‌کنه ها البته که تمرین تمرین سختیه تمرین امروز صحبت می‌کنیم.
الهی به امید تو الهی به امیدتو ای دلبر جان الهی به امیدتو ای ارباب جهان خودت مارو آره بابایی جون خودت مارو مثل همیشه خوشگل و ناز هدایت کن فرمون کلام مثل همیشه دست خودت بابا فرمونو اصلاً یه لحظه هم دست من نده خودت ببر همون جوری که همیشه کودکانه می‌بری الهی به امید تو الهی به امید تو الهی به امید تو آره فرمونو دسته ما نده ما نه بلدیم نه ظرفیتشون داریم پامون سر می‌خوره می‌ریم تو جاده خاکی دسته خودت ما هم سعی می‌کنیم که دست تو دست تو باشیم الهی شکرت الهی شکرت سکوت زیباست سکوت زیباست شروع کنیم تمرین روز پنجم بچه‌ها با جان‌تون این هیجده روز امروز که روز پنجمه باجانت از این‌جا به بعد باش تورو بزرگیت قسم با جانت باش تک‌تک این تمرینا بچه‌ها شاه‌کلیده درونش ها که حالاحالا هم خیلیا نمی‌فهمینش بگذریم باید اون دکمه روشن بشه درونت وقتی‌که روشن بشه میگی چی‌کار کرد بامن می‌گم خب بگو کدوم کجا کدوم تمرین می‌گه اگر اون دکمه روز اول رو نمی‌زدم دکمه روز پنج اصلا زده نمی‌شد همه‌ی دکمه‌ها پشت سره هم کار خودشو میکنه امروز ظرف غذات رو خودت میشوری ظرفت که دو لپی توش غذا می‌خوری خودت بشور تا روز هیجدهم خودت کیف کنی باهاش حرف بزنین بچه‌ها چه‌جوری اگربخوان ظرف بشورن ظرف می شورن داره ظرف می‌شوره با پاشم داره رقص‌کنان همون پایین نشیمنگاه رو بچه تکون می‌ده بچه شو بابا یه هیجده روز میخوایم اصلا بچه شیم اگه خوش نگذشت کد برات باز نشد کدی که می‌گم مخصوص خودته ها گیر نکنی تو این کدها چیز عجیب‌غریبی نمیگم انقدرگفتن که دیگه وقتی من یه سری کلمات میام به تو عزیز دلم می‌گم باید پشت‌بندش چند تا پرانتز باز کنم که یک‌دفعه اشتباه برنداری کدی که می‌گم رازی که می‌گم عجیب‌غریب نیست اون‌جایی که می‌گم یه رازه باباجونه من این‌قدر دیگه ازش آدم‌ها دور شدن که امروز بهش می‌گیم راز وگرنه چیزه عجیب‌غریبی نیست حواست باشه که الکی آدرسو اشتباهی این ذهنه بهت نده نه نه تو فقط حضور داشته باش آن چیزی که به دردتو می‌خوره بهت گفته میشه پس حواست باشه وقتیکه می‌گم کد راز چیز عجیب‌غریبی نمی‌گم ظرف غذاتو خودت می‌شوری اجازه نمی‌دی اعضای خونوادت بشورن هیجده روز امروزروزه پنجمه سیزده روز کیف کن مثل فکر کن اون بشقابه می‌خوام کودکانه بگم دیگه خب تو این سالا من همه صحبتام از اون بچه است فک کن اون یه آدمه چه جوری بهش عشق می‌ورزی آی قربونت برم من که گذاشتی من غذا و بریزم توی این بشقاب خوشگل قاشق نازنینم قربونت برم مرسی که بودی من غذا رو خوشگل خوردم که اگر این بشقابه نبودی تو چقدر غذا خوردن سخت میشد قابلمه رو می‌شوری همینطور لیوان تومیشوری همینجور می‌خوام دکمه یه چیزی رو بزنی از این تکنیک داریم استفاده می‌کنیم وقتی‌که این تمرین رو انجام می‌دی پشتش یک احساسیه با اون کار دارم اون احساسه است که اون دکمه رو میزنه اون احساسه است که تو رو پرت می‌کنه به اون‌جای پنهان درونت باید بچه شی هیچ راهی نداری باید بچه شی بچه‌ها بچه‌ها نزدیک‌ترین کس به دلبر جانمون اون بچه است هنوز برنامه‌ریزی نشده تازه از پیش جانان اومده نگاهه هااما چه کنم که درونم می‌گه خوده حقیقته چقدر جای این‌چنین صحبت‌ها خالیه چقدر داره بهمون خوش بگذره چقدر درونمون هماهنگه با تک تک این صحبت‌ها میفهمم می‌فهمم الان با چه حالی اینجایی قشنگ می‌فهممت با عشق با ظرفت حرف میزنی و میشوری تکرارکن نزار از ترسه این‌که خونوادت بهت بگن اِ داری چه‌کار می‌کنی برو تودلش ببین زاویه‌ها رو دارم می‌گم که اینو قشنگ زمانی‌که اومد فایت کرد صحبت‌های من آویزه گوشت باشه بگی داداش گفت بمن این پررو پررو میاد هی حرف می‌زنه باهات اما داداش دسته تورو برای من رو کرده قربون شکلت شما هرچی می‌خوای بگی بگو من دارم قربون صدقه ش میرم تمرین شماره دو از امروز تو خونه تو محل کار درخواست آب و چای از کسی نمیکنی به هیچ عنوان رئیسی براخودت مدیری برای خودت کمپانی داری برا خودت داری مارو سنه نه به ماچه پاشو نشیمنگاه رو بلند کن برو آب رو برا خودت بریز با بشکن و سوت و رقص کنان هم این کارو بکن چای می‌خواهی ؟خودت هیجده روز بعدش برو دستور بده چایی برام بیارین آب برام بیارین اما تا روز هیجدهم این کار خودته از همین الان بهت تبریک می‌گم بابت اون حالی که به دست میاری داری بلند می‌شی می‌ری خودت چایی می‌ریزی آبدارچی نازنینی که من برای تو همیشه چایی می‌آورد میمونه میگه داره چکار میکنه؟! عجب درسی داره رد و بدل می‌شه توی این صحنه تو این سکانس تک تک تمرین‌هایی که انجام می‌دی تک تکش شه پراز شاه کلیده نه‌فقط برای خودت بلکه دارای یک پیغام بزرگی رو به اطرافیانت با صدای بلند بهشون یادآوری می‌کنی خیلی چیزا روتو خونه بچه ات خانومت پدر و مادرت همسرت میرن تو فکر تو پاشدی ظرف تو خودت داری میشوری احساسی که از این کارها به وجود میاد دلبر رو ملاقات می‌کنی دلتون تنگ نشده برای این احساسات بچه ها؟ تمرین رو انجام بدین اون موقع می‌فهمین چی می‌گم .
تمرین شماره‌ی سه که هرچی ازش بگیم کمه هر چی از این تمرین خانواده بزرگ عیار دار sbf بوده تو خلوت‌های داداش گاهی بودن بعضی شبا خلوت منو دیدن هممون کیف کردیم کنار هم از امروز چقدر این تمرین خوبه چقدر این تمرین خوبه بچه ها تجربه‌اش کنین بچه ها این تمرین رو تجربه کنین جانانه هم تجربه کنین از امروز از ساعت نه صبح تا نه شب بین این ساعت یک ساعت سکوت میکنی بدون این‌که تلویزیون ببینی قدمی بزنی موزیکی گوش بدی هیچی هیچی سکوت برو تو طبیعت برو تو کوه‌ها برو تو جنگل کنار یه درخت بشین نگاهش کن عکس بچگیت رو از امروز همتون قاب می‌کنی و از لایو فردا می‌زاری کنار صفحه موبایلی که داری منو میبینی عکس بچگیت کنار صفحه موبایلت باشه که از روز هشتم نهم داستان یه چیز دیگه می‌شه یه جای دیگه داریم میریم امروز توی سکوتت می‌تونی عکس خودت هم بذاری نگاش کنی سعی کن که با خودت هم صحبت نکنی فقط سکوت فقط نظاره‌گر باش اگر ذهن هر صحبتی کرد تو باهاش گفتگو نمی‌کنی فقط نگاش می‌کنی که این تو نیستی فقط به ریتم قلبت به دم و بازدمت دید چقدر خوشگل داره تورو می‌کشه دقت کن دم و بازدم عمیق بکش حضور داشته باشن تو سکوت اون سکوت خیلی پیغام‌ها رو بهت می‌گه اولش سخته شاید کلافه ات کنه اما تو ادامه بده چون سکوت جزو سخت‌ترین تمرینات این چالش هجده روزه به خودت اصلاً سخت نمی‌گیری تو فقط جانانه تکرارش می‌کنی حضور داشته باش. بچه‌ها کلی توش حرفه ما آدم‌ها دو سال بیشتر طول نمی‌کشه که یاد می‌گیریم سخن بگیم اما سال‌ها طول می‌کشه که سکوت کردن رو یاد بگیریم انسان چیه؟
الهی شکر الهی صد هزار مرتبه شکر دلبر جان رو توی سکوت می‌تونی ملاقات کنی بچه‌ها دائم یاد دلبر جانت باش دائم دائم دستت تو دست اون بچه باشه هرجایی می‌رین بچه ها به این فکر کنین چرا وقتی از دلبر سخن می‌گیم چرا حال‌مون خوب می‌شه غیر از اینکه خود حقیقته خب هر جایی می‌خوایم بریم دست‌به‌دست با او بریم اگه می‌خوایم بهمون خوش بگذره هرجایی می‌ری با او برو بچه ها نذارین نذارین روی قلب نازنین تون گرد و غباربشینه نذارین خشم و کینه جایی داشته باشه چون دور می‌شی از دلبر دور می‌شی اون بچه گم می‌شه زیر اون گرد و غبار این سکوت خیلی کمکت می‌کنه خیلی کمکت میکنه جانانه بچه‌ها تمرین امروز انجام بدین جانانه می‌دونی حال خوب آدم‌ها از کلامشون پیداست همین‌که دهن باز می‌کنن می‌فهمی تو چه حالیه تمام تلاشم توی این هیجده روز اینه که تو دست پر بری نازنینم تایم تایم کوتاهیه من فقط دوست دارم صحبت هایی بشه که ب‌تونی تمرین اون روز تو درک کنی تا جایی‌که بتونم با عشق با عشق حرف زیاده ولی تایم نیست اما با تمام وجودم خودم خونواده بزرگ عیار دارsbf کنارتیم جانانه تو این هیجده روز رو یه سفر به‌یادماندنی یهرسفر دسته پر داشته باشه یه سفر جانانه داشته باش اینو ببندیم الهی شکرت الهی صد هزار مرتبه شکرت وقتی‌که این تمرین سکوت و درکش کنی کیف می‌کنی بچه‌ها حواس‌مون به کلاممون باشه هرکسی که اومد اگر بداخلاقی کرد تو با پاسخی از جنس دلبر جان باهاش برخورد کن تو اونو خودشو به یادش بیار با رفتارو کلامت اون طفلی فراموش کرده تو اونو با جوابی که بهش می‌دی آدرس رو بهش بده نگران نباش اون جانش آدرس رو می‌گیره اون طفلی یکی اومده داره باما بداخلاقی می‌کنه آدرسو گم کرده دلبر اونو گذاشته سر راه تو که با کلام و رفتارت که از جنس دلبره جوری باهاش برخورد کنی که آدرس رو بگیره این‌جا یه پازلیه که تو باید بذاری سر جاش همه ما قراره که در این جهان مادی پازلارو بزاریم سرجاش و تو اینو قبول کردی که بابا من می‌رم اون پازل رو من میزارم حواست باشه که هر جا قدم می‌ذاریم قدممون جوری باشه که دلبر توی قدممون باشه این صحبت‌ها درکی می‌خواهد من خونواده بهتر می‌فهمه چی دارم می‌گم یکسری صحبت‌ها رو نمی‌شه کرد چون ظرفیتش نیست من تا جایی‌که بتونم سعی میکنم باید حواسم باشه به همه باید حواسم باشه که کسی یهو فایل عجیبی تو ذهنش بازنشه باید مراقب باشم که دارم چی می‌گم اینه که سعی کنیم هرجایی می‌ریم کلاممون کلامی باشه که دلبر برامون ایستاده کف بزنه بچه خودمون می‌فهمیم وقتی کسی میاد یه برخوردی می‌کنه خودت می‌فهمی که عشق دادی یا نه پشت‌سر شیطان بودی نجواهای ذهن جوابی که دادی خیلی فرق داره و خودتم می‌فهمی نسبت به اینا باید آگاه بشیم بچه‌ها این اون چیزیه که این جنس صحبت‌ها اونیه که ما باید به هم‌دیگه یادآوری کنیم
اینا جاش خالیه وگرنه اطلاعات توی گوگل بسیاره خیلیا هستن خیلی چیزها رو بلدن اما اصل این‌هاست اصل اینه این اون چیزیه که باید هر لحظه به هم‌دیگه یادآوری کنیم که می‌کنیم جانانه و پرقدرت امروز قدم بردار فردا روز ششمه روزششم و هفتم باهات درمورد هدف صحبت دارم چون می‌خوام بارها گفتم من دوست دارم هم به‌لحاظ معنوی دست پر باشی هم به‌لحاظ مادی چون برای من مهمه برای من مهمه که زندگی‌ای که داری می‌کنی تویی که با عشق اومدی سر کلاس دوست دارم دست پر باشی این نباشه که بشینی حالا حرف خوشگلی هم گوش کردی و اون لحظه ام به‌به و چه چه کردی نه این قشنگه ها زیباست اما زندگی زمانی جریان داره که تو هدف داری قدم برمی‌داری تو اقدام می‌کنی اون‌جاست که زندگی جریان داره اونجاست که عظمت جان جانان رو میبینی تو قدم برداشتن تو قدم برداشتن من نیاز ندارم اوکی تو نیاز نداری ولی تو باید به‌لحاظ مادی هم ثروتمند بشی که بتونی به بقیه خودت هم کمک کنی باید این کارو بکنی اگر کسی گوشه خیابون نشسته باشه تو نمی‌تونی بری فقط با حال خوب‌معنوی یذره باهاش حرف بزنی میبینی نه اون گشنشه غذا میخواد باید پول بدی براش غذا بگیری اگه قراره کمکی کنی کی میتونی این کارو بکنی زمانی‌که پول داشته باشی پس مهمه درمورد این‌ها صحبت دارم روز پنجمیم کار دارم. حرف تمام حرف آخر:
صبر باشد رمز قفل این جهان راز پیوستن به معبودی نهان
دل که باشد راه اصلی سوی او صبر باشد نور آن تاریکه کو
این شعر از دوست نازنینم برادر عزیزم یاهوماست که با عشق اینو به ما هدیه دادن سپاس‌گزارم ازش .
الهی صد هزار مرتبه شکر که کنار همیم یه کوچولو من کامنت باز کنم اندازه یه دقیقه بعدشم بری جانانه روزتو شروع کنی یه نکته‌ای دیگر رو من اضافه کنم عزیزای دلی که می‌گن من کارم جوریه که شیفتی ام من پرستارم عزیز دلم نازنینم با برنامه زندگی خودت بچین فقط انجامش بده عزیزدلم خودخوری نکن اوکی برنامه اتو یه جور دیگه تنظیم کن ایرادی نداره این که چون ساعت پنج صبح نیستی تو لایو دیگه به دردتو نمی‌خوره برو برو نه عزیزم انجام بده هر کسی تو شرایطی که داره خودش می‌فهمه یکی موقعیتشون داره که بیدار شه نمی‌شه اون که باید چوب بره تو پاهاش اون ک هیچی ولش کن ولی تو که واقعاً پنج صبح سر کار یا شیفتی که اون دیگه خودت می‌فهمی دیگه از اون تایمی که می‌تونی شروع کن نازنینم سخت نگیر خودخوری نکن هرکی نسبت‌به شرایط زندگی‌اش الان همین تمرین سکوت می‌گیم بروطبیعت برو کوه یه نازنینی می‌بینی یه خانوم یه بانوی عزیز دل می‌بینی که بارداره بچه‌ی کوچیک شیرخوار داره خب اون که نمی‌تونه بره این باید نسبت‌به شرایط خودش تو همون فضای خونه سکوتش و تمرینش رو انجام بده تازه اون‌جایی که بچه داره گریه می‌کند باید پاشه بره بچه رو برسه هرکی نسبت‌به شرایط خودش اینو دقت کنین .
درمورد تلگرام بگم اون‌جایی که زدیم ارسال نتایج اون‌جا فقط عزیزای دلم از حس و حالتون ویدیو بفرستین ویس بفرستین از نتایج از نشانه‌ها هیچ سؤالی اون‌جا پاسخ داده نمی‌شه حتی سلامم نمی‌خواد بکنی به‌هیچ‌عنوان به‌هیچ‌عنوان چون تعداد بالاعه عزیز دلم اون‌جا اصلا جای پاسخ‌گویی نیست هر سوالی داری توی کامنتا توی سایت هزاران نفر از اعضای خونواده sbf اون‌جا درمورد تمرین اگر باشه سوالی باشه که بی‌ربط باشه که جواب‌تونو نمی‌دن درمورد تمرین باشه به شما جانانه اگر سؤالی باشه پاسخ می‌دن پرقدرت بچه‌ها پرقدرت پرقدرت امروز قدم بردارین با این نگاه که فقط امروز رو دارین فقط تمرکز روی امروز فقط تمرکز روی امروز تمرین امروزم باید جانانه انجامش بدم آفرین آفرین اینه جانانه انجام بدین داری می‌بینی بهترین فضا رو برات فراهم کردیم با عشق با عشق با عشق محتوا رو ببین حکایات و روایات و ببین کیف کن برای توعه نازنین ساخته شده زحمت کشیده شده که تو بیای کیف کنی از این مهمونی از خودت خوشگل پذیرایی کنی شعارمون اینه مهمانی مهمانی جان جانانه باید خوشگل پذیرایی کنیم که به لطف خودش که همشم کار اوست داریم همین کار جانانه انجام می‌دیم خودتون دارین می‌بینین با عشق کنارتم هم خودم هم خونواده sbf با عشق کیف می‌کنیم فقط تو جانانه انجام بده جانانه صده خودتو بزار دلبرم کمکت میکنه صدت رو بزار صدت رو بذار بچه‌ها صدتون رو بذارین پرقدرت هر چی دارین تمرکز فقط روی تمریناتی که تا روز پنجم داده‌شده از روز اول تا روز پنجم رو امروز من باید جانانه انجامش بدهم باید این تارگت رو من بزنم که می‌زنین پر قدرت پس جون منین تک‌تک شما عزیزای دلم رو آخ که چقد خاطرتو می‌خوام من به دستان پر نعمت و برکت دلبر جانم می‌سپارم مراقب سرزمین وجودتون باشین بچه‌ها از خودتون مراقبت کنین از جانتون مراقبت کنین از جانتون مراقبت کنین پا هرجایی نذارین به هر کسی پا ندین پای کلام هر کسی نشینین نذارین به اسم آگاهی از شما سوءاستفاده بشه به اسم آگاهی نذارین ذهنه فقیرانه ازتون بسازند تو طول مسیر کارت دارم آن چیزی که می‌دونم باید جانت بگیره که یادآوری بشه بهت بهت می‌گم دوستت دارم مراقب خودت باش دلم نمیاد که برم ولی باید بری جانانه شروع کانی‌ها پرقدرت پرقدرت برو او هم کمک می‌کنه او داره کمک می‌کنه بچه ها شما صدتونو بذارین.