لایو روز چهاردهم (دور دوم) چالش هجده روزه جان جانان

لایو روز چهاردهم
به به. درود به روی ماه عزیزای دلم، عجب روزیه، عجب روزایی رو داریم میگذرونیم، صبحتون جانانه طلایی باشه عزیزای دلم خیلی خوش اومدی نازنین من، خدا قوت بهت، همین شروع لایو همه برای خودشون دست بزنند تبریک بگن به خودشون آفرین، آفرین که تا روز چهاردهم که امروزه جانانه پا کار بودی، جانانه با هر باگی که داشتی بودی، سعی خودتو کردی، دمت گرم خدا قوت بهت خیلی خوش اومدی، الهی صد هزار مرتبه شکرت.
آره قطار در حال حرکتِ گاهی با عشق وایمیسته اگر یاری بخواد سوار بشه سوار میکنه با عشق دعوت میکنه، با عشق. دعوتهاشم دلبرانس، دعوت کردناشم معمولی نیست، دعوت کردناشم از جنس دلبرِجان عیارداره دعوت کردناشم عیارداره، قشنگه این خانواده کاراش جانانه هست کاراش بینظیره، تکه. این قبیله روزی جهان با انگشت نشونش میده، خیلی خوش اومدین، الهی شکر، الهی صد هزار مرتبه شکرت نازنینم یک دقیقه من کامنتهای شما رو بخونم و شروع کنیم امروز روز جمعه است میخواهیم کِیف کنیم.
اره عزیزِدلم، خیلی خوش اومدین، هر چی بگم خدا قوت بهتون کمه خیلی خوش اومدین الهی شکر، الهی صد هزار مرتبه شکرت نازنینم دیروز تمرین چطور بود؟ جانانه رفتین تو دلش اون جدول تمرینها رو که باید امتیاز به خودتون بدین خوشکل دارین امتیاز میدین، با عشق امتیاز بده که بعد از پایان این چالش نقاط قوت، نقاط ضعفتو شناسایی کنی دوباره تکرارش کنی، اون جدول رو خوشکل پرش کن، نترس هر جایی باگ داری خوشکل بنویس ایرادی نداره امتیازتو بده نترس یک جایی امتیازی کم گرفتی، بنویس کم رو بنویس عیب نداره، داریم تمرین میکنیم که یک آدمِ بهتری از خودمون بسازیم همین.
مسابقه نیست که زمین، زمینِ تمرینِ عزیزای دلم خیلی خوش اومدین الهی صد هزار مرتبه شکر، فدای سرت خیلی باگ داشتی، اصلاً مسئلهای نیست، باگ داریم هممون که اینجاییم دیگه داریم تمرین میکنیم که بهترش کنیم چیز عجیب غریبی نیست همین که قبول میکنی خودش یک بُرده برای خودت عزیزدلم همین که نسبت بهش آگاهی سعی میکنی درستش کنی آره خودخوری نداریم، خودخوری تعطیل، خودخوری کار شیطانِ، کار نجواهای ذهنِ، دلبر نمیگه خودخوری کن، دلبر میگه بابا جون درس رو بردار، خوب تمرین نکردی دوباره برگرد سعی کن، سعی کن، باگ داشتی برگشتی بازم قرار نیست صدرصد تو بتونی اونو انجامش بدی سعی کن یک کوچولو اندازه چیز مورچه بهتر بشی، سعی کن، پس حواست باشه گفتگوی درونیت چه مدلیه، جنسش، جنس دلبرِ جانِ یا جنسش، جنسِ شیطانِ، میفهمی اونجایی که داره بِهَمت میریزه ترمز کن، اون دلبرِ جان نیست اینا رو دارم میگم که حواست باشه باید با بشکن و سوت تمرینها رو انجام بدی، خودخوری اینجا نداریم.
اینجا مسیر، مسیریه که فقط باید کِیف کنی، باگم داری باگتو باید شناسایی کنی بازم کِیف کنی، همین که قدرت پذیرش داری آفرین تشویق کن، دست بزن برای خودت، قدرتشو داری بپذیری، یک جرأت میخواد، یک جسارت میخواد، پس خودخوری نداریم بسیارعالی شروع کنیم که توکّل به او میخواهیم روز چهاردهم رو شروع کنیم، عجب روزایه، قدرشو بدونیم، آره که قدرشو میدونیم فقط یادآوری میکنه داداش، داداش یادآوری میکنه چون این (نجواهای ذهن) رو میشناسه، الهی صد هزار مرتبه شکر بابت همین لحظه که اینجا حضور داری، بابت هیچ چیز دیگه نه، همین لحظه؛ لحظه اکنون، الهی صد هزار مرتبه شکرت، ببندیم کامنتها رو ببندیم جانانه شروع کنیم، الهی شکر عزیزِدلم بسیار عالی.
الهی به امید تو، الهی به امید تو ای اربابِ جهان، الهی به امید تو ای دلبرِ جان خودت مارو بابایی جونم قربون شکلت برم خودت مارو مثل همیشه خوشکل و ناز هدایت کن ما روی اون قدرتی که داره نفسمون رو خوشکل میکشه حساب کردیم اونی که داره قلب مارو میتپه روی او جانانه حساب میکنیم این قدرتِ چیه؟ این کیه داره چیکار میکنه، خوابی، بیداری، داری کار میکنی ورزش میکنی حیاتیترین چیز بشر بدون اینکه بهش فکر کنی داری انجام میدی جانانه، قربونت برم من.
دلبر داره جانانه کار خودشو انجام میدهد خوشکل، خب الان روی همچین دلبری جانی مگه میشه حساب نکرد، اونجا من فلان چیز رو میخوام، اونجا من فلان خونه رو میخوام، فلان رابطه خوب، فلان بیزینس اصلاً یک جُکه، برای اون کاری نداره، کسی که داره نفس رو میکشه قلب رو میتپه، حیاتیترین چیز بشر بعد خونه، ماشین، بیزنس و اینا که اصلاً، لوکیشن خونهام عوض بشه، کشورم، فلان یک جکه دیگه امّا این یک ایمان و توکّلی میخواد که دلبر بتونه برات انجام بده من همیشه میگم که این خواستهای که تو داری باید اینجا کارت بکشی، چطور میری خرید میکنی سفارشتو میدی ولی تا کارت نکشی بهت محصول رو نمیدن که، دلبر میگه سفارش دادی حالا کارتت رو بکش، کارتِ چیه بابا؟ ایمان و توکّل، امید، داری تو کارتت؟ چیزی داری یا نه؟ اگر نداری برو بسازش برو پُرش کن، توی این کارت ما باید امید، ایمان و توکّل باشه، بقیش دیگه به ما ربطی نداره، چه جوریش به ما چه، وظیفهی دلبرِ، ما در راستاش قدم برمیداریم حرکت میکنیم امّا به چه شکلی میخواد بده که دیگه…
وقتی ما کارتمون پر باشه، خوشکل میده، جوری میده که کلاه از سر عقل بشر بیفته، خیلی جاها توی زندگیت شاید حواست نبوده امّا ایمان و توکّل رو داشتی با خودت یدک میکشیدی بدون اینکه اصلاً خبر داشته باشی تو رفتارت توی قدمهات بود ایمان و توکّل، کارِ راه میافته، یک سر بچرخونیم به گذشتهامون نگاه کنیم کجاها دستمون رو گرفت کجاها بغلمون کرده کجاها اون در خوشکله رو باز کرده واست که اصلاً فکرشو نمیکردی اصلاً روی اون قضیه دیگه فکر نمیکردی که این درست بشه، این دیگه درست نمیشه.
امّا از درون ایمان و توکّل واقعی داشتی، اگر یک دوربین باشه که درونت رو بهت نشون بده میفهمی شاید ازت سوال کنن، بگی نه من اونجا… نه تو رفتارت بود، خودت نمیدونستی، حالا داریم تمرین میکنیم که آگاهانه این کارتِ رو پر کنیم، آگاهانه ایمان و توکّل رو بیاری مثل یک بچّه، بچّهها رو ببنید توی راه رفتنشون ایمان و توکّل رو میبینی اصلاً نمیدونه مفهموم ایمان و توکّل چیه، تو ذاتش، هنوز از ذاتِ دور نشده.
الهی صد هزار مرتبه شکرت امروز روز چهاردهمِ آمادهای یک چیزی رو بشنوی؟ از روز اوّل به شما گفتم که روزی نه تا داشته بنویس و ازش سپاسگزاری کن روزی نه تا و تکراری هم نباشه، روز دوم اومدیم نه تا دیگه اضافه کردیم گفتیم روز ۱۸ تا داشتههاتو رو هر آنچه که داری، جورابِ، شلوارِ، ماشینِ، کارِ، انگشتای دستِ، چشمِ، گوشِ هر چی، دمپایته، گفتیم از روز دوم ۱۸ تا داشته هر روز مینویسی تکراری هم نباشه، یعنی ۱۸ تا امروز داشتههاتو مینویسی و ازش سپاسگزاری میکنی فردا ۱۸ تا داشته جدید، پس فردا جدید همین جوری ادامه میدی، امروز روز چهاردهمِ از روز سوم اومدیم گفتیم که جون دلم تو هم گفتی جونم، گفتیم از امروز روزی شش تا دونه خواسته مینویسی خوب گوش کن، یعنی هر روز از روز سوم گفتیم شش تا خواسته جدید، چه اتّفاقی افتاد؟ تو روز دهم خیلی زِبل بوده باشی یازدهم دیگه کم آوردی، دیگه فکر میکردی زور میزدی دیگه چی میخوام داشتههاتو ولی داری میبینی که چطور مثل نُقل و نبات تمومی نداره، سالها میتونی بنویسی هر روز ۱۸ تا چیه ۳۶ تا میتونی هر روز بدون تکرار بنویسی، این تکراری نباشه هر روز، اندازه سنی که داری میتونی بنویسی چون این قدر داشته داری، سوال مهم داشتههاتو همین الان همه رو بده، هر آنچه که داری اون خواستههایی که تا روز دهم، یازدهم دیگه کم آوردی رو بهت بدم. افتاد؟
گرفتی جان مطلب رو، این به اون معنا نیستش که تو نباید خواسته بخوای، تو باید خواسته بخوای حرف چیز دیگریست داشتههامون رو چرا نمیبینیم، این قدر داشتههاتو نمیبینی که بابت همین چند تا چیز که توی چند روز دیگه کم آوردی، روزی شش تا گفتیم خواسته بنویس، چهار پنج روز بیشتر نتونستی بنویسی کم آوردی، فکر میکردی روزای آخر، چی بنویسم؟ تازه بهت گفته بودم که جوراب هم توش باشه، لباس زیر هم توش باشه، خونه، ماشین هر چی میخوای توی خواستههات باشه، کم آوردی چیکار داریم میکنیم با خودمون، بعد میخوای نعمت بهت بیشتر داده بشه، چرا بچه ها؟
چرا باید بیشتر داده بشه مگه ما این همه چیزی رو که داریم رو سپاسگزارش بودیم، دیدمشون، تحویلشون گرفتیم که هی قربونتون برم دفتر خوشکلم موبایلِ عزیزم، لیوان آبم، همین جوری یرخی زندگی کردیم میبینی وقتی که سپاسگزار داشتههات هستی چقدر رنگ و بوی زندگی برات تغییر میکنه، بچّهها مسیری که داریم میریم خیلی سادست بارها گفتیم مسیر دلبر جان پیچیده نیست حواست باشه که برات پیچیدهاش نکنند، خیلی سادست با همین تمرینها امروز روز چهاردهمی رنگ و بوی زندگیت چه مدلی شده، کار عجیب غریبی کردیم، آپلو هوا کردیم نمیدونم اَجی مَجی لا تَرَجی کردیم، چیکار کردیم؟
هیچی فقط داشتههامون رو دیدیم، قربونشون رفتیم و یک سر به جان زدیم، به دلبر همین. داشتههامون رو ببینیم بچّهها، زمانی که داشتههاتو ببینی خواسته هات بدو بدو میدََوَن به دنبالت، ببینیم، داشتههامون رو ببینیم، نعمتهامون رو ببینم این قدر از صبح تا شب درگیر سوشالمدیا همش ریشهاش از اونجاست، فیلمها، رسانه ها، کاری میکنند که تو داشتههاتو نبینی، همش درگیر نداشتهها، ناخواستههات باشی، و این چه اتّفاقی میافته وقتی تو بیفتی تو اون فضا، هر لحظه داری چه فرکانسی رو میفرستی چه ارتعاشی رو میفرستی چه باوری رو هر لحظه داره درونت شکل میگیره، چه احساسی درون تو داره به وجود مییاد، وقتی همش تو مقایسه میفتی، این من ندارم، چرا اون اتّفاق افتاد، همش نداشتهها، ناخواستهها، اصلاً گم کردی این همه داشته رو نمیبینی، اونجایی که مییام میگم از ناشکران گرفته میشود دو دستی به شکرگزارن داده میشود خود حقیقتِ خود شما زمانی که یک کادو برای یکی میگیری اگر خوشکل ازت سپاسگزاری نکنه باهاش کیف نکنه کادو دوم براش میگیری؟
نه تُف هم کف دستش نمیندازی، امّا زمانی که یک کادو میدی به یک کسی طرف میبینه ذوق میکنه و هر دفعه تو رو میبینه ازت سپاسگزاری میکنه دوست نداری کادوی دوم رو بهش بدی آخ که چقدر به جونم چسبید، یک کادو دیگه بهش بدم چه حالی داد، دلبر هم همینه، زمانی که سپاسگزار باشی ذوق کنی، بچّهها با داشتههامون ذوق کنیم زمانی که ذوق میکنی واقعی نه اَدا خودت میفهمی اون موقع خواستههات میدوند دنبالت تو دیگه نمیخواد دست و پا بزنی تو فقط تو مسیر با بشکن و سوت فقط باید حرکت کنی.
بچّهها سپاسگزاری کاری میکنه که فرصتها رو ببینی، چون تو رو میبره تو یک فضای دیگهای ببین دارم از چند زاویه مییام سمتت یک جایی بگیری جانِ کلام رو سپاسگزاری کاری میکنه در جهان درون اتّفاقی میافته که تو فرصتها رو میبینی ایدهها رو میبینی، دستها مییان سمتت به تو کمک کنند که به اون خواسته برسی به اون هدفِ برسی، کِی این اتّفاق میافته زمانی که تو سپاسگزاری جهان میگه این لایقشه به این ندیم به کی بدیم؟
این قدردانِ، این مثل چیز سرشو نمیندازه پایین بره این تک تک نعمتهاشو همین که صبح چشم باز میکنه، میگه اِی قربونتون برم خدا جون شکرت که میبینم یک روز دیگه رو، الهی شکرت بابت این صورت نازنینم، خب این آدم خدا وکیلی اگر تو باشی خدا اینو حلوا حلواش نمیکنی، تو خدا یک آدمی که اینجوری داره سپاسگزاری میکنه کِیف میکنه ذوق میکنه با داشتههاش بهش بیشتر نمیدی، آف کورس که میدی، خیلی کودکانه داریم حرف میزنیم هاا، چون جانِ کلام تو همین کودکانه است، خوشکلتر درونت میفهمه، قُلمبه سُلمبه صحبت کردنا مال اینجاست (نجواهای ذهن) خاطرشو من نمیخوام، خیلی کودکانهاست این مسیر چون ایمان کودکانه میخواهد باید بچّه بشی تو این مسیر اون ذوق بچّگی رو بیاری ، صبح بیدار میشدی به پر به پر میکردی سرجات آخ یکه ک روز دیگه برم بازی کنم، اون ذوقِ کو اونو بیار تو زندگیت تو این تمرینها آوردیم دیگه، با بشکن و سوت میگیم برو دستشویی رقص کنان برو جلو آینه واستا اونجوری صحبت کن، تو دلش نکته است تو دلش رازیه، تو همچین چالش ۱۸ روزه موزیک رقص کنان پنج صبح برات گذاشتیم، ساختیم، مخصوص که با بشکن بیدار شی مثل همون بچّه تا چشم باز میکرد بد بدو میکرد تو رختخوابش میپرید رو تختش پتوها رو اینجوری بازی میداد، این هم همونه، موزیک رو پلی کن، برقص باهاش، استارت رو خوشکل بزن.
بسه این قدر اَدا آدم بزرگا رو در نیارید این همه سال درآوردی کجا رو گرفتی برای بازی بیرون خودت برو اَدا آدم بزرگا رو در بیار عیب نداره، برای بازی بیرونت برو امّا در روز یکم خلوت کن با اون بچّه به پر به پر تو داشته باش شادی رو بیار درون، شادی رو بیار درون سرزمین وجودت، سپاسگزار رو بیار، وقتی سپاسگزاری میکنی جهان درونت غوغایی به پا میشه هیچ ربطی به بیرون نداره، ما از سپاسگزاری کمک میگیریم که اون شعله رو درون روشن کنه از همون اوّل صبح معجزه خوشکله از درون اتّفاق میافته نه از درون.
تمرین روز چهاردهم، الهی که اینو درک کرده باشه که داشتههات چقدره، درخواست خواستههات چقدره، بعد تو داری از صبح تا شب چجوری داری بهم میریزی واسه همین چند قلمی که میخوای نمیخوام بگم که نخواه تو باید بخوای کار دارم بزار تو روزای آینده، یقتو میگیرم تو باید ثروتمند بشی، ثروتی هم که میگم داستانش فرق میکنه ثروتی که میگم فقط پول نیست همه چی یک پکیجِ که ما همشو میخواهیم میرسیم بهش، این صحبتی که دارم میکنم جانِ کلام چیزی دیگست این به اون معنا نیست که خواستهها رو ولش کنم، نه اشتباهی حرف رو برنداری.
حرف اینه که تو چرا داشتههات رو نمیبینی، و نسبت به این آگاه باش که بابا این همه نعمت داریم ببین نعمتهاتو این قدر ذهن تو صبح تا شب برای چند خواستهها نبند اینا اصلاً به گرد اون داشتههات نمیرسن، اوکی حالا فهمیدی نسبت بهش آگاه شدی برای خواستههات قدم بردار با حال خوب، سپاسگزار داشتهها باش اینا هم پشت سر هم مییاد، شرایط، موقعیت جوری رقم میخوره که بیان سمتت، زمانی که تو سپاسگزاری یکسری اتّفاقها میافته، یکسری اتّفاقها پشت پرده به تو هم هیچ ربطی نداره او کارشو میکنه معجزه خوشکلِ تو دل این اتّفاق میافته، چون از یک جایی به بعد تو فقط کافیه که تو این تمرینها، این سپاسگزاری رو واقعی بیاری، پشت پرده کار خودشو میکنه به تو هم ربطی نداره چجوری، بریم جلو، الهی صد هزار مرتبه شکرت بابت این لحظه. از امروز هیچ کلام منفی رو استفاده نمیکنی سعی کن، سعی کن هیچ کلام منفی رو استفاده نکنی، استفاده هم کردی خودخوری نمیکنی فقط نسبت بهش آگاه میشی که بهترش کنی، مثال هم که زدیم توی تمرینها خیلی حواستون به این نکته باشه چون مهمه.
این تمرین بی نظیره، از امروز تا پایان چالش ۱۸ روز بهترین لباستو میپوشی، خوشکلترین لباستو، بهترین عطرت رو میزنی، بهترین کفشت رو میپوشی همونا که قایم کردی برای مهمونیا بپوشی، برای دوست دخترت، دوست پسرت برا خودت بپوش، یک سر بزن ببین وقتی تنهایی تو خونه چجوری لباس میپوشی؟ اینا رو دارم بهت میگم که خودت رو شناسایی کنی، ببینی با خودت داری چجوری رفتار میکنی.
زمانی که تو خونهای تنهایی چه مدلی لباس میپوشی چجوری خودتو تحویل میگیری تو چه بشقابی غذا میخوری، خوشکلترینها رو برای خودت بخواه، خوشکلترین لباس رو میپوشی، تو به خودت برس تو خلوتت، چرا وقتی تو خلوتت هستی مثلِ بزار من امروز آروم برم تند نرم، خودت میترسی خودتو تو آینه نگاه کنی همین که میخوای بری مهمونی یا یک قراری داری تازه میری آرایش میکنی چرا تو خلوتت به خودت نمیرسی، تو خلوتت به خودت برس، بیرون هم برس، ولی تو خلوتت خودتو تحویل بگیر تو خلوتت، این تمرینهاست که متوجّه میشی واقعا عاشق خودتی، تمرین، تمرینِ عزت نفسِ هاا.
تمرینی هست که مچ خودتو بگیری هاا چه جوری دارم خودمو تحویل میگیرم آیا الان تنهام تو خونه همین الان یک کسی بگه میخوام بیام آیا من باید کار خاصی انجام بدم، بدو بدو، نه من آماده نیستم یه ذره دیرتر بیا پس تا الان چه غلطی میکردی تنها بودی، چرا برای خودت پس کاری نکردی، خوشکل نکردی واسه خودت، کی از خودت بهتر، کی از خودت عزیزتر یک جُک شده امروز برامون نه حالا راحتیم دیگه پس چرا بقیّه مییان اونجا راحت نیستی برای آدمها زندگی نکنید زمانی که برای آدمها زندگی کنید تو دیواری هاا، بعد میگی من چرا کارم راه نمیافته چرا همش رابطههام به بن بست میخوره آخه چرا نخوره، جان رو تحویل نمیگیری تو خلوتت فقط بَزکش میکنی برای بقیّه، اون لباسها شلوارک گشادها رو تو خونه میپوشی تا میخواد یک کسی بیاد میری اون شلوارک خوشکله رو میپوشی بریز دور آتاآشغالاتو بریز دور چیزی رو که جلو بقیّه نمیپوشی چرا تو خلوتت میپوشی، حالا یک زمانی هست که یک لباس آزادیه یک کسی مییادش باید یک لباس پوشیدهتری باشه اون داستانش دیگست، حرف من چیز دیگهایه، میگم بهترین لباستو تو خلوتت بپوش تحویل بگیر خودتو تو بهترین بشقاب غذا بخور مهمه اینها بچّهها، اینا مهمه.
این تمرینهاست که خودتو شناسایی میکنی تو دل این تمرینها عاشق این تمرینام من، تمرین شماره سه، همین صبحی داشتم لباسها رو تا میکردم، لباساتون بچّهها با عشق تا کنید باهاشون حرف بزنید بچّهها ما از تک تک اینا استفاده میکنیم که اون شعلهی درونمون روشن بشه تک تک این تمرینها وقتی انجام میدی با جانت با این زاویه دیدی که داریم راجبش صحبت میکنیم درونت احساسی به وجود مییاد و اون احساسِ داره شعلهای رو روشن میکنه دکمهای رو میزنه دکمهای که خاموش بوده در همون جای پنهان درونت کلی این تمرینها داره این کار رو میکنه ما این تمرینها رو به عنوان ابزار داریم استفاده میکنیم که اون اتّفاق خوشکله در جهان درونمون رخ بده.
تا میکنی لباساتو باهاشون حرف بزن، قربونت برم پیرهن خوشکلم میدونی تو رو از که دارم عزیزِدلم چه عکس خوشکلی اون عکسی که من با تو دارم حرف بزن باهاش، باهاشون حرف بزنید بهشون شخصیت بدید من میخوام اون احساسِ به وجود بیاد نکته کلیدی بود هاا نکته مهم بود، به لباسات شخصیت بده باهاشون صحبت کن عمیق، تا میکنی قربونت برم جوراب عزیزم اگر نبودی تو چقدر سخت بود کفش پوشیدن تو سرما، کاپشن عزیزم الهی شکرت که دارمت چه جاهایی تو تنمو گرم کردی دمت گرم، قربونت برم حواسم هست، من قدر تو رو میدونم هاا.
تمام این جمله ها داره آتیشی رو روشن میکنه، داره احساسی به وجود مییاره من با این کار دارم کل داستان، این احساسیه که تو داری با این تمرینها دکمهاش رو میزنی، خب زمانی که با این حال، امروز صبح با این تمرین رخت خوابتو جمع کردی لباساتو این مدلی تا کردی باهاشون حرف زدی خب بیای بیرون مگه میشه سبزِ درختِ برات رنگش فرق نکرده باشه، مگه میشه صدای پرنده رو یک جوری دیگهای نشنوی امکان نداره، مگه میشه نوع سلام کردنت تغییر نکنه با ذوق میگی، با ذوق تحویل میگیری آدمها رو ببین چه کاری میکنه این تمرینها زمانی که تو انجامش میدی اون احساسِ به وجود مییاد دکمهاش رو میزنی تا شب تو یک آدم دیگهای هستی امّا امان از اون روزی که از این تمرینها غافل بشی برمیگردی سر خونه اوّل چون ابزاری رو استفاده نکردی دست خالی هستی میزندت، نجواهای ذهن میزندت چون دستش پره این ابزارها وقتی که کنارت باشه ازش استفاده کنی اون اصلاً زورش نمیرسه.
اون زورش نمیرسه میگن نرید هاا این پُره هاا این وسیله همراهشه اصلاً نرید، میزنه الان اصلاً نمیشه سمتش رفت، به محض اینکه غافل میشی اونا تازه بهت حمله میکنند میگن الان وقتشه برای این که لحظهای نباید از خودت غفلت کنی تمرینها رو بیارید تو زندگیتون بچّهها جانانه، جانانه، الهی صد هزار مرتبه شکر، الهی صد هزار مرتبه شکرت که امروز هم کنار هم بودیم حرف آخر، چنان روزی رسان روزی رساند به بزرگیتون قسم بچّهها چنان روزی رسان روزی رساند که صد عاقل از آن حیران بمانند، او زورش میرسه بچّهها فقط با جان، ایمان و توکّل قدم بردارید.
این تمرینها با عشق دارم در گوشِت فریاد میزنم خودم دارم عاشقی میکنم مِنتی نیست امّا براش خیلی زحمت کشیده شده که توی نازنینم یک جایی بیدار بشی یک جایی آدرس مخصوصِ خودت رو بگیری با جانت باش نازنینم، با عشق تمرینها رو انجام بده دلبر هم هدایتت میکنه، خیلی مراقب خودتون باشید تک تک شما فرشتههای نازنینم رو به دستان پر نعمت و برکتِ دلبرِجانم میسپارم، بچّهها امروز پر قدرت با نیّت، نیّت خیلی مهمه بچّهها، با نیّت قدم بردارید، الهی به امید تو بگو روزتو شروع کن، میبوسمتون.
گزارش خرابی فایل
تاکنون 1,318 دیدگاه نوشته شده
عزيز ديدگاه خودتو با عشق اينجا بنويس
تبدیل این ۱۸ روزه به روتین روزانه ایم هست
شکزررزت برای ابزارهای جان جانان
چنان روزی رسان روزی رساند که صد عاقل از آن حیران بماند.
الهی صد هزار مرتبه شکرت
چنان روزی رسان روزی رساند
که صد عاقل از آن حیران بماند
داشته هایت را تحویل بگیر ، ببینشون،
وقتی سپاسگزار داشته هایت باشی رنگ و بوی زندگی ات عوض میشه ،
مسیر دلبر جان ساده است
داشته هایت را ببین قربونش برو،
نعمت هایت را ببین ،
رسانه ها ،سوشال مدیا کاری میکنه که تو داشته هایت را نبینی که هر لحظه چه ارتعاشی ،چه فرکانسی ، چه احساسی داری می فرستی
همش درگیر نداشته ها، نخواسته ها میشوی
نسبت به باگ هامون آگاه بشیم و برای درست کردنش تلاش کنیم سعی کنیم یک کوچولو بهتر از روز قبل انجامش بدیم این تمرین هارو
خودخوری نکنیم
گفتگوی درونی خودمون با خودمون جنسش جنس دلبرجان باشه حالمون خوبه اگر حالت خراب میکنه کلام دلبر نیست دلبر اونجا نیست کلام شیطانه
دعوت کردن هاشم از جنس دلبرجان عیاردار هست
این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
با این که به نظرم چالش ها رو تقریبا درست انجام می دم اما به نظرم به دستاوردهای چشمگیری نرسیدم. چندین بار هم انجام دادم ولی خیلی راضی نیستم می دونم که باید تکرار کنم ولی دارم ناامید می شم.که فرق من با افرادی که هیچ قدمی برنمی دارند چیست؟ من از اسفند ۱۴۰۲ با شما همراه شدم. خیلی دلم می خواد که به نتایج خوبی برسم. شاید امید و ایمان و توکل قوی ندارم. و ضمن این که با کودک درونم خیلی همراه نشدم.
مخصوصا وقتی نتایج بعضی همسفران اینقدر عالی است من خیلی دلم می خواد که دستاورد مالی و معنوی قابل عرض داشته باشم.
در شب ظلمانی ام،ماه نشانم بده🪐🌍💎
یوسف مصری ز چاه،گشت چنان پادشاه🌷💐❤️
گر که طریق این بُود چاه نشانم بده💜😍🌺💫
که صد عاقل از آن حیران بماند🌞🌱🕊️💫
خداوندا یا رب یاریم کن
تا راه و مسیر ورسالتم رو ب لطف ت الله پیدا کنم و زحم های کودک درونم رو مرحم بزارم 🙏
دلبر جانم مرسی که هنوز تو بازیم دوست دارم بابایی جونم میبوسمت 🤲🕊🕊💚
✨💚👑❣❤️💫درود بی کران به شیران و فرشتگان نازنین قبیله بزرگ و عیاردار سنگر زاده (SBF)✨💎🥰👑🌱💫 بهترین حال جهان درون و بیرون را براتون آرزومندم🌱🕊💐 براتون ایستاده کف میزنم که مثل همیشه(مثل الماس) میدرخشید آفرین بر شما ها 🌱💎❤️💚