قسمت هفتم سریال همسفران
قسمت هفتم:هر لحظه ایمان تازه گردان
به نام خدا سلام سلام دوست های خوبم، داداش سهیل عزیزم
قربونت برم جون دل
سلام داداش سهیل
سلام سهیل جا
سلام جون دلم، قربونت برم
آرزوی توفیق دارم برات امیدوارم که حال دلت خوب باشه
الهی شکرت یک روز جانانه دیگه، یک فرصت دیگه، دوست داریم داداش سهیل
الهی به امید تو، تو ای ارباب جهان، خودت ما رو مثل همیشه هدایت کن، چون تو زورت می رسه، ما گاهی حواسمون نیست تو بغلمون کن، ما از الان گفتیم ها اونجایی که داریم سر می خوریم دستمون رو بگیر، حواست بهمون باشه
در مورد ویدیویی که گفتی برات بفرستیم و اینکه این چالش رو چطوری رقم زدیم و خروجیش چی بود برای ما، باید بگم که، درود بر تو.من خیلی از مطالبی رو که می گفتی و بلد بودم ولی اینکه چجوری ازش استفاده کنم رو، نه.
این ویدیو رو می گیرم که به یادگار بمونه از روز آخر چالش ۱۸ روزه شکرگزاریمون، خداروشکر می کنم که برای بار دوم تونستم تو این چالش شرکت کنم و کنار شما و همه عزیزان دیگه باشم.
واقعاً ازت ممنونم بابت این چالش، واقعاً خدا رو شاکرم که دعای منو برآورده کرد، من روزانه از خدا می خواستم که منو هدایت کنه و خداروشکر، خداروشکر، خداروشکر که برای اولین سال با چالش شما آشنا شدم و این قطعا لطف خداست، حالم از روز اول خیلی خیلی بهتره و این رو مدیون شما هستم، عزت نفسم رفته بالا خداروشکر، خداروشکر
خداروشکر که تونستم تو این چالش شرکت کنم یه دنیا ازت ممنونم که قدم به قدم همراه مونی، راه درست رو بهمون میگی، الهی صد هزار مرتبه شکر
می خوام این شمع خوشگل رو اول برای همه بچه هایی که تو این چالش شرکت کردن و بعدا شرکت می کنند و این کارها رو انجام می دن روشن کنم که انرژی خوبش برای همه ساتع بشه. خداروشکر
اولاً قرار نبود من تو این چالش بیام، دقیقا شبی که چالش خواست شروع شه بنا به دلیلی من خیلی راغب شدم و خیلی تاثیر گذاشت تو روند زندگیم، کلاً آدم مثبت نگری بودم اما نه در این حد و نه در این حدی که بخوام منفی رو تو زندگیم بلاک کنم و منفی رو از زندگیم قلم بگیرم، منفی و تو زندگیم اصلأ حذفش کنم حتی اگر نزدیک ترین فرد زندگیم باشه
از اون موقعی که اون اتفاقات تلخ افتاد، من غرق اخبار شدم و به یک نقطه ای از یأس رسیده بودم منی که انقدر حالم خوب بود، فکر می کردم اصلا هیچ چیز نمی تونه منو نجات بده، من خدارو می خواستم اون حضور رو می خواستم، که با کودک درونم دوباره باهم باشیم رو می خواستم، خیلی یأس بدی بود.
امروز یه عکس از دوران بچگیت رو، یه عکس از دوران بچگیت رو برمی داری می زاری رو صفحه گوشیت و یدونه هم قاب می کنی میزنی یه جایی از خونه که بیست چهاری داری برای خودت رژه میری این اربابِ رو ببینی، یه عکس خوشگل حالا از نوجوانیت داری، از خیلی کوچیکترت نداری عیب نداره، از جوون ترین عکسی که داری بزار
واقعا حس و حالی که وقتی امسال وقتی شرکت کردم تو این چالش داشتم با حس و حالی که پارسال داشتم کاملاً متفاوت بودش و امسال اون نزدیکیم به جان جانان و اون بچه رو بیشتر احساسش کردم و حس و حالم کلاً نسبت به خودم، به خدای خودم، به اون بچه کاملا متفاوت بودش
سهیل جان کل زندگیم شده انرژی مثبت، همش شده انگیزه، هر قدمی بر می دارم یه نشونه توشه، هزار مرتبه شکر، خدا رو شاکرم از این حال خوبی که دارم از این انرژی مثبتی که دارم از این خنده ای که رو ی لبامه.
من تو زندگی شخصی خودم تو این ۱۸ روز فکر می کنم بهترین حسو حالی رو که بدست آوردم و بهترین نتیجه ای که بدست آوردم این بودش که الان تو زندگیم دستای جان جانان رو تو دستام قشنگ احساس می کنم، من گرمی دستاشو واقعاً دارم احساس می کنم و خیلی خوشحالم چون احساس می کنم یک نفر پشتیبان که همیشه حواسش همیشه بهم هستش کنارمه و دیگه هیچ نگرانی نسبت به هیچ چیزی ندارم.
داداش سهیل شما گفته بودید که ما برای کودک درونمون یه استوری بزاریم ولی من چون با تقریباً دو نفر بیشتر مخاطب ندارم بخاطر همین تصمیم گرفتم که این ویدیو رو ضبط کنم و اینجا از کودک درونم تشکر کنم، هیچوقت منو رها نکرد و عاشقانه پا به پای من اومد، من اگر خودم بودم هیچوقت حاضر نمی شدم آشتی کنم باهاش یعنی شخصیت ایده ال گرایی خیلی دارم، خیلی سختگیرم متاسفانه ولی خدا دیگه.
امروز بزرگترین درس چالشت رو یاد گرفتم، این کمک کردن من همیشه به طور پنهانی و به صورت پنهانی انجام میدادم و دوست داشتم اگر کسی همگام با من داره کمک می کنه به یک نفر، داره کادو میده، داره هدیه میده اگر نداره من این رو قایمکی به طرف بدم، امروز فهمیدم که چقدر بده ین کار و تو داری به قول تو وضعیت زندگی طرف رو نداشتنش رو فقرشو براش عادی سازی میکنی و این بدترین کاریه که من تاحالا کرده بودم و از این به بعد این کار رو نمی کنم، مهم اون کلمه ای بود که به من آموختی واقعاً اون که گفتی نیت مهمه تو اگر به نیت این باشه بخوای واقعا مثل خنجر فروکنی تو ی قلب طرف توی دل طرف که تو نداری من دارم، به رخ بکشی، خوب اینا معلومه دیگه کمک نیست، اگر نیتت خوبه مثل بقیه کارا
این عروسک خوشگل دخترمه، براش خریدم، الان دخترم داره صحبت می کنه، الان گوشی رو میدم دستش، خیلی شیطونه، خدا رو صد هزار مرتبه شکر من یک دو ماهیه من می تونم برم کلاس ورزشی، می رم اونجا قشنگ آزادش میزارم که اونه دیگه اصن بازی می کنه میپره اینور میپره اونور، همه براشون خیلی عجیبه که وا مثلاً همچین چیزی چطور ممکنه، ولی واقعا واسه من اصلا مهم نیست و انقدر شیطونی می‌کنه و انقدر دوست داشتنیه که همه تقریباً همه دوستش دارند و همه رو می خندونه، یعنی نه اینکه بخواد بخنده ها خودشو که زندگی می کنه همه باهاش می خندن، خداروشکر من اینو البته الان نه خیلی وقته اوایل امسال، دخترمون رو خریدم برای دخترم، اسمم داره، خودش اسمش رو انتخاب کرده و این از این
زندگیم خیلی عالی تر خیلی با حس و حال بهتر شده و تونستم تو این چالش در کنار همسرم باشم باهم دیگه در این چالش شرکت کنیم خداروشکر می کنم که باهم دیگه بودیم و جفتمون تمام تلاشمون رو کردیم که بتونیم صد خودمون رو بزاریم که بتونیم به اون حس و حال خوبه برسیم که واقعاً هممون بهش نیاز داشتیم
من عاشقتم، امیدوارم که همه این ماها اون کودک درونمون رو در آغوش بگیریم و باهاش آشتی کنیم
پرسیدم جهان جایی خبری هست هنوز، گفت: هیچ جا، جز پیش خود جان جانان، خبری نیست، اما باز تو دورات رو بزن، به بزرگیت قسم یه روزی به جایی برمی گردی، آره پیش خود خود حقیقتت، باز تو دورات رو بزن، برمی گردی، خودت رو بغل کن.
الهی صد هزار مرتبه شکر سهیل جان خیلی خوشحالم، خیلی خوشحالم چون کودکی که چندین ساله نادیده گرفته بودمش پیداش کردم، قدم به قدم همراهشم، مواظبشم، نمیزارم کوچیک ترین لطمه ای دیگه بهش وارد بشه، اون کودک منم، عشقمه، دوستش دارم، همیشه کنارشم، همیشه
پایین قله دارآبادم و به یاد شما هستم، یک نکته ای به ذهنم رسید که بگم این که اول چالش که شروع کردم به شدت انرژیم رفت بالا و خیلی حالم خوب شد، یک کمی که شل کردم دوباره اون حس منفیه اون انرژی بهم غلبه کرد و دوباره می خواست منو بِکشه عقب و خدا ر وشکر دوباره شروع کردم و خیلی حس و حالم خوبه سهیل جان
که این حال رو اگر ول کنیم، مثل علف هرزه، این علف ها انقدر می‌تونند بلند بشن که حتی کسی که واقعا به عرش رسیده یعنی حتی جایی که ما تصورش رو نمی تونیم بکنیم اون شخص هم می تونه بخوره زمین و اصلاً دیگه نتونه از جاش بلند شه خیلی تلاش می‌کردم تو تمام این مدت که دوباره بتونم سر پا باشم ولی هر کاری می کردم نمی شد چون خیلی کارا بهم نتیجه داده بود از اون موقعی که این اتفاقات تلخ افتاد من غرق اخبار شدم و به یک نقطه ای از یأس رسیده بودم، منی که انقدر حالم خوب بود، فکر می کردم اصلاً هیچ چیزی نمی تونه من رو نجات بده، من خدارو می خواستم همون حضور را می خواستم، که با کودک درونم دوباره باهم باشیم رو می خواستم، خیلی یأس بدی بود
من چیزی که بهت بگم که چهار سال پنج سال حدودا من اینستاگرام و نصب کرده بودم و داشتم، نه پست داشتم و نه استوری گذاشته بودم به هیچ عنوان، اما این باورت نمیشه استوری گذاشتن من توی اینستاگرام ۸۰ درصد به عزت نفس و به اعتماد به نفس من خیلی کمک کرد اینی که قدرت نه گفتن پیدا کنی، قدرت نه شنیدن پیدا کنی، تمسخر دیگران را نادیده بگیری و به روندت به هدفت خیلی منسجم تر خیلی محکم تر و خیلی مصمم تر برسی و درون مسیر حرکت کنی
اینم قدیمی ترین عکسی که از خودم دارم و هنوز راستش قابی که برازنده باشه و اینا پیدا نکردم به خاطر همین می خوام بزارمش اینجا پشت سرم که جاش خوب باشه دیگه، خب، دختر دخترشه دختر مامانش هم میشه. از یازده دوازده سالگی اون کودک درونم اون خدای درون حالا هرچی که هست من و صدا می زد، هفده هجده سالی می شه که دنبالش هستم و تو این مسیر از همون سن کم تو سن دوازده سیزده سالگی کتاب های آقایی آنتونی رابینز و کتاب های روان شناسی نه خیلی تخصصی ،انواع و اقسام کتاب ها، انواع اقسام مکاتب، عرفان هرچیزی که ممکن بود و به دست من میرسید من تا ته این می رفتم که بیینم که شاید من و آروم کنه واقعاً از قعر قعر زمین تا قضیه فرازمینی ها و هفت آسمون و تمام این داستایی که وجود داره رو یک دنیا فیلم، من رفتم سراغشون حتی تصمیم گرفته بودم یه روزی برم تبت طی این مسیرم واقعا پخته شدم خدا رو صد هزار مرتبه شکر عشق و حس کردم روحم خیلی لطیف شده بود خیلی حالم خوب بود، حاضر بودم وصل بودم و خیلی آرامش داشتم.
و الان دیگه دستم تو دست اون بچه و جان جانانه هیچ جوره دیگه ولش نمی کنم و خدارو شکر می کنم بابت این حس و حال خوبی که داریم خدارو شکر می کنم که تونستم تو این چالش شرکت کنم، خدا من و به این سمت هدایت کرد که بتونم قدرت و جسارتشو داشته باشم که بار دیگه تو این چالش شرکت کنم و در کنار شما باشم.
منی که چندین و چند بار به اون حقیقت تونستم خودمو برسونم و شاد شده بودم آرامش داشتم یعنی به اون نقطه ای رسیده بودم انقدر حالم خوب بود که فکر می کردم من اگر بعد از این بمیرم واقعاً هیچ حسرتی نخواهم داشت.
به هر حال خیلی درصد زیاد و درس های بزرگی و ازت یاد گرفتم و مطمئناً ما با هم هم فرکانس شدیم ما که می گم تیم تو و تیم بسیار قوی وقتی شب ها من نگاه می کنم صبح ها می بینم ده هزار نفر یازده هزار نفر حتی ایستاده لایو تورو نگاه می کنند، جز بزرگی و به قول تو جز نماد عظمت جان جانان چیزی رو نداری یعنی فقط دلیلش این که اشرف مخلوقاتی نماد عزمت جان جانانی واقعاً باید اینجوری باشه درسایی بزرگی بود که من یاد گرفتم و اینایی که می گم به قول تو به قول تو اینا هر کدوم یک درصد، وگرنه می گفتم از خودم می گفتم اصلاً نمی گفتم به قول تو، وقتی می گم به قول تو یعنی این که هر باری من این درس و گرفتم از تو و دوست دارم بگم که سهیل سنگرزاده گفته اینا رو
واقعا ازتون ممنونم که مارو کمکمون کردید همراهمون بودید تا بتونیم به خود واقعیمون برسیم تا بتونیم به اون حقیقت واقعیمون برسیم و این که این چالش و من ادامه می دم و دوست دارم که بکنمش لایف استایل زندگیم و صد در صد این کار و انجام می دم و دیگه با این بچه دستمون تودست هم دیگه هست و همه جا با هم دیگه می ریم و‌کلی قراره بهمون خوش بگذره.
چه کارهایی باید انجام بدیم سکوت، ورزش، عکس بچگیم من حداقل ۱۰ سال پیش شایدم قبل ترش یه عکس بچیگیمو برداشته بودم گذاشته بودم تو کیف پولم و خیلی بهش عشق میدادم، تغذیمو من الان خیلی ساله مراعات می کنم، شیرینی کم می خورم ورزش می کردم ورزش خیلی خوب حرفه ای، به خوابم اهمیت میدادم عزت نفس تا حد خیلی خوبی انقدر خورد تو گوشم که یاد گرفتم، شکرگزار بودم به پارک بان ها عشق می دادم، شجاعت برای خوب بودن اینو من خیلی سال دارم یعنی اصلاً شاید خیلی جاها من و مسخره کردند اصلاً برام مهم نبود، خدارو صد هزار مرتبه شکر نه تنها جاهایی که دیگران من و مسخره کردن بلکه خیلی جاهایی که به ضررم تموم می شده و ضرر شدیدی بوده ترجیح دادم و روش وایسادم، خلاصه که نمی خوام همه رو بگم ولی اینارو نوشتم، تمام این دو صفحه لیست این چیزهایی که باید رعایت کنی من با توجه به این که نمی گم همه رو به طور کامل ولی هشتاد درصد این مسائل رو تا حد خیلی خوبی درک عمیقی ازشون داشتم ولی با توجه به این افتادم خیلی بدم افتادم
علی ایها الحال امیدوارم این روند رو در تمامی مراحل زندگیم انجام بدم و جان جانان کمک کنه تیم بزرگ سهیل سنگرزاده انقدر دلی انقدر با صمیم قلب داره حرکت می کنه یه تیم خیلی بزرگ چندین میلیون نفر بشه، چند صد میلیون نفر بشه و این مهم بر عهده تو که چجوری اینارو جمع کنی چجوری به هم گره بزنی این زنجیررو
چند وقت پیش گفتم خدایا خودت منو نجات بده من دیگه واقعاً نمی دونم، من نمی دونم بعد دیدم که شما این دوره را می خواید دوباره بزارید خیلی خوشحال شدم یعنی الان که دارم می گم باورم نمیشه که مثلاً منی که انقدر اطلاعات، انقدر درک عمیق نه فقط اطلاعات، چیزهایی که همه اینارو من تقریبا همه این هشتاد درصدی که می گم از این رو من عملاً، بهشون عمل می کردم درک عمیقی ازشون داشتم افتادم اونجا، واقعا به قول شما دیگه بیشتر از این زورم نمی رسه اصلاً غفلت نکنیم هر روز باید تجدید کنیم این عهد و پیمونمون رو با خدا هر روز ما باید اون أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ، بلی بگیم. پس برو هر لحظه ایمان تازه گردان هر لحظه لحظه به لحظه برای ما امتحان، اگر یک ذره غفلت کنیم این راهشو خیلی خوب بلده
واقعا از خدا ممنونم برای این عشقی که به ما دادی برای این حالی که هست برای هوای دمه عیدی، فردا عید سهیل جان عید و پیشاپیش بهت تبریک می گم عزیز دلم
بازم برات آرزوی توفیق می کنم انشاالله که این چالش ها دیگه سال به سال نباشه و ماه به ماه باشه، فصل به فصل باشه، خیلی دوست دارم شب و روزگارت خوش
یه دنیا ازت ممنونم سهیل جان خدا رحمت کنه بابا حسن رو
به قول خودتون حرف آخر واقعاً این حرف آخرتون رو من واقعا تاثیر خیلی زیادی می زاره همیشه وقتی بهش فکر می کنم یه اشکی تو چشم جمع می شه که همیشه می گین یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور، دوستون دارم خدانگهدار.
حرف آخر: یوسف گم گشته باز آید، به کنعان غم مخور، به بزرگیت قسم کلبه ی احزان، شود روزی گلستان، غم مخور
In the name of God, hello, my good friends, my dear brother Soheil
I love you
Hi brother Soheil
Hello dear Soheil
Hello Dear, I love you
I wish the best for you; I hope your heart feels good.
Thank God, another amazing day, another chance, we love you brother Soheil.
In the name of God. As always, be our guide and lead us with your light. Because you have the strength. We are sometimes forgetful, hug us and hold us close to You. From now on, when we stumble where we stand, take our hand and guide us. Please watch over us.
About the video that you said to send and how the challenge turned out and what the result was, I can tell you that praise you. Many of the things you said I knew, but I didn’t know how to use them.
I take this video to remind us of our last day of the 18-day gratitude challenge, I thank God, for the second time I was able to participate in this challenge and be with you and all other participators
I really thank you for this challenge, I really thank God for fulfilling my prayer, I asked God every day to guide me and thank God thank God thank God that I was introduced to your challenge and this is definitely God’s grace I am much better than the first day, and I owe it to you, my self-esteem has gone up. Thank God thank God
Thank God I was able to participate in this challenge. Thank you, a lot, for being with us step by step, and showing us the right path, thanks a hundred thousand times.
I want to turn on this pretty candle for all guys who participate in this challenge and will do it later and do all the tasks to send good energy to all of them. Thanks God
First of all, I wasn’t supposed to come to this challenge, exactly the night when the challenge wanted to start, for some reasons I became interested and it was very effective in my life, I was a positive person to look but not to this extent nor to the extent that I would block negative in my life, even if the closest person to my life is.
Since those bitter things happened, I was overwhelmed by the news. I was a person who was feeling so well but I reached a point of despair that I thought nothing could save me at all, I wanted God, I wanted God’s presence, I wanted to be together with my inner child again, it was bad despair.
Today a picture of your childhood, put a picture of your childhood on your phone’s wallpaper and frame one and place it somewhere in the house where you are walking in the house you see the king (your picture) all the time. A pretty photo of your childhood if you don’t have any photo from your childhood, it is ok, just do it with the youngest photo of yourself.
Obviously, the feelings which I have this year are different from the feelings that I had last year. this year I feel I’m so closer to my God and my inner child and myself, my feelings towards my god and my inner child were totally different.
Dear Soheil, my whole life is positive energy and motivation, every step I take there’s a sign, thank God thousand times and I appreciate God for being fine and for having this positive energy and having this smile on my lips
I suppose the best feeling and result that I have achieved in my own personal life in these 18 days is that I feel God`s hand, and I feel the warm temperature of his hand in my hand and I’m so happy because I feel I have a supporter who cares about me and always will stand beside me and now I don’t have any worries about anything.
Brother Soheil, you said that we should post a story for
our inner child, but since my followers are only two people, that’s why I decided to record this video and thank my inner child, she never left me and followed me kindly. If it was up to me, I would never accept to reconcile with her, that is because, I have a very idealistic personality, I am very strict, unfortunately, but God is there.
Today I learned the biggest lesson of your challenge, I always did this helping secretly and I liked that if someone is helping someone along with me, if he is giving a gift, I can give it to the needy secretly. Today I realized how bad this is as I was normalizing their life situation, their poverty, and this is the worst thing I have ever done, and I will not do it from now on. What you taught me was very important as what you said is that intention is really important. If it is the intention that you really want to stab it like a dagger into their heart saying that I have it but you don’t and show off. It is obvious that it is not helping. If your intentions are good like the other things!
I bought this beautiful doll for my daughter (inner child)
Now my daughter can talk, now I give her the phone, she is very naughty , thank God a hundred thousand times, I have been able to go to gym classes for the past one or two months, When I go there, I let her free, and she starts playing, jumping this way, jumping that way, it is very strange for everyone else. How is such a thing possible? But it really doesn’t matter to me at all, and she is so naughty and lovely that almost everyone loves her and laughs with her. Not that she just laughs, as she normally lives, she makes everyone laugh.
Thank God, of course, not now. At the beginning of this year, I bought a doll for my daughter. She has a name; she chose her name herself and that is it.
My life is much better, I feel much better, and I was able to be with my husband in this challenge and participate in this challenge together. I thank God that we were together for this challenge. We both tried our best. so, we can reach that good feeling that we all needed.
I love you; I hope that all of us will embrace that child inside us and make peace with it
I asked if there was any news in the world yet. It was said that nowhere, except in the presence of God, there is no news but still search in the world. I swear to your greatness, one day you will return to the truth. search in the world again, you will return, embrace yourself (everything is inside you).
God, thank you a hundred thousand times, dear Soheil, I am very happy, I am very happy that I found that child whom I had neglected for many years, I am with him every step of the way, I take care of him, I will not let any harm come to him, that child is me, He is my love, I love him, I will be always beside him, always…
I am at the bottom of the Darabad peak and I remember you, one thing came to my mind to say that when I started the challenge, my energy increased greatly and I felt much better, when I relaxed a little, that negative feeling comes to me again, that energy almost overcame me and He wanted to pull me back again, but thank God, I started again and I feel very good, Dear Sohail
If we ignore this situation and bad feeling, like a weed, these weeds can grow so high that even the person who has really reached the throne, I mean even where we cannot imagine, that person can fall to the ground. And he couldn’t stand up at all. I tried very hard all this time to be able to stand up again, but no matter what I did, it didn’t work. From the time these tragic events happened, I was overwhelmed by the news. I was a person who was feeling so well but I reached a point of despair that I thought nothing could save me, I wanted God, I wanted the God’s presence. I wanted to be together again with my inner child. it was bad despair.
I have something to tell you that I had installed Instagram for four of five years, I didn’t have any post or any story, but you can’t believe that posting my story on Instagram helped my self-esteem and self-confidence 80 present. To find the strength to say no, to find the strength to hear no, to ignore the mockery of others and to reach your goal much more coherently, much more firmly and much more determinedly and move in that direction.
This is the oldest photo I have of myself, and honestly, I still haven’t found a frame that is good enough for it, so I want to put it behind me so that it is in a good spot. Well, her daughter’s daughter, her mother’s daughter, since she was eleven or twelve years old, that child inside me, that God inside me, whatever it is, called me and I have been looking for it for seventeen or eighteen years, and in this path since the age of 12 or 13 years old, I read Mr. Anthony Robbins and not very specialized psychology books, all kinds of books, all kinds of isms, mysticism, anything that was possible that I could get my hand on it so maybe it could calm me. From the bottom of the earth to the case of extraterrestrials and the seven heavens and all these stories and a world of movies, I went to them, I had even decided to go to Tibet one day. During this journey, I really matured, thank God a hundred thousand times I felt love and My soul became very soft, I felt very good, I was ready, I was very calm and relaxed.
And now my hand is in my inner child’s hand, and God, I will not let him to go in any way, and I thank God for this good feeling and mood that we have. I thank God that I was able to participate in this challenge, God lead me in this direction, and I can have the strength and courage to participate in this challenge again and be by your side.
I was able to reach that truth several times and I was happy, I was at peace, I mean I had reached that point that I was so good. I thought if I die after this, I won’t really have any regrets.
Anyway, I learned a lot of great lessons from you, and for sure we became the same frequency. When I say we, I mean the strong team that we have. When I look at night and, in the morning, I see ten thousand people or eleven thousand people, even standing watching the live. They look at you and your greatness, and as you say this it is a symbol of God’s greatness. It is only because you are the greatest creature, and you are the symbol of God. There were a lot of things that I learned from you.
Every time I say according to you, because I learned them from you. I would like to say that Soheil Sangarzadeh said this…
I am really grateful to you for helping us and being with us so that we can reach our true selves, so that we can reach our true truth and I will continue this challenge and I would like to make it my lifestyle. I will do it 100%, and with this child, we will take each other’s hands, and we will go everywhere together again, and we are going to have fun.
What should we do? Silence, sports, childhood photos, at least 10 years ago, maybe more, I put a picture of my childhood in my wallet and loved it very much. I have been very careful with my nutrition for many years. I don’t eat sweets much, I exercised, I exercised very well like a professional, I cared about my sleep, my self-esteem was very good, I was grateful, I would give love to park sweepers, I have the courage to be a good person for many years, I mean maybe they made fun of me in many places, it didn’t matter to me at all, Thank God a hundred thousand times, Not only in situations where others made fun of me, even in the situations that would end in my loss a severe loss I preferred to persist in my beliefs. I don’t want to say all of them, but I wrote this, all these two pages are a list of all the things that you should follow, I don’t say completely. But I had a deep understanding of 80% of these issues to a very good extent, but due to this, I failed badly.
However, I hope to do this process in all stages of my life with the help of God. Soheil Sangarzadeh’s great team is moving with so much love. A very big team I hope it becomes several million people even a hundred millions of people, and it’s up to you how to collect this, how to tie this chain together.
Some time ago I said, God, save me, I really don’t know anymore, then I saw that you are going to hold the challenge again, I was very happy. Right now, when I say I cannot believe it, not only I had so much information, but I also had a deep understanding too, almost 80% of what I had deep understanding I was doing it. Nonetheless, I failed, I really couldn’t do anymore, as you said. We must not neglect it at all, we must renew our vow to God every day. (Arabic quote)
You have to renew your faith every moment, every moment is a test for us. If we neglect a bit, negative thoughts know their way to our mind very well.
I am truly grateful to God for the love you have given us, for this feeling, for the weather of your eve (Nowrouz Eid), tomorrow is eve dear Soheil, happy new year in advance my dear.
Again, I wish you success, I hope that these challenges won’t be yearly, they will be monthly or every season, I love you, have a nice day.
Thank you so much, Soheil, I hope your dad Hassan rests in peace
According to your words, the last word. It really affects me a lot, always when I think about it, tear gathers in my eyes, and you always say that: Your lost Joseph will return to Canaan, do not grieve
This house of sorrows will become a garden, do not grieve. I love you, goodbye.
The last word: Your lost Joseph will return to Canaan, do not grieve
This house of sorrows will become a garden, do not grieve
149 دیدگاه، عزیز دیدگاه رو اینجا بنویس.