قسمت چهاردهم سریال همسفران
قسمت چهاردهم:اینجا خبرهای خیلی خوبی هست
سلام و عرض ادب و احترام دارم خدمت تک تک بقیه خودم و سلامی گرم و صمیمی به خدمت سهیل جان
داداش سهیل خوبم سلام، جون دل ها سلام بقیه خودم سلام
سلام داداش سهیل عزیز سلام به همه دوستان عزیزم
سلام سهیل جان امیدوارم حالت همیشه خوب باشه
سلام داداش سهیل عزیز. سلام داداش سهیل عزیزم روز و شبت طلایی امیدوارم که حالت خوب باشه
سلام و درود و مهر حضور سبز عزیز دلم استاد عزیز روح نازنین، سوفی عزیز آقا سهیل که راه انداختند این چالش رو و لیدری این چالش رو به عهده گرفتن و پشتش خیلی زحمت هاست و تیم عزیز شون که این زحمت کشیدن این چالش رو راه اندازی کردن
الهی به امید تو تو ای ارباب جهان ما هیچی بلد نیستیم رو تو حساب کردیم خودت ما رو مثل همیشه هدایت کن ما پشت سرت با سوت و بشکن راه میایم فقط تو راه نشان ده ما رو هدایت کن که پامون سر نخوره خودم رو می گم یکی از دعاهاییه که من هر روز صبح می گم، میگم حواست باشه بابایی من پام سر نخوره ی وقت سرم گیج بره فکر کنم خبریه خیلی مهمه که وقتی که بیدار می شی بیدار به معناى این که ذره ای دلبرجان رو تو زندگیت حسش بکنی ی دالی بهت می کنه و اون دالی رو میبینی زمانی که او رو حس کنی، به این نیستش که بگی دیگه تمامه دیگه من رسیدم دیگه من کاملم ابدا هر لحظه بچه ها داره، شیطان همون نجواهای ذهن چون از شيطان برای ما از بچه گى یک چیزی ساختن فکر می کنیم دو تا شاخ داره و گوشای تیز و بلندی داره، نه شیطان همون نجوای ذهنه که بزرگان گفتن به ما، شیطان همون نجواهای ذهن و نجواهای ذهن هر لحضه داره با ما فایت می کنه بیکار ننشسته و تمام جذابیت این بازی بچه ها به بودن همین شیطانه همین نجواهای ذهنه فکر کن چیزی بعنوان نجواهای ذهن نبود و شیطان نبود اصلا دیگه مزه ای می داد این زندگی
امیدوارم که حال همتون عالی باشه احتمال خیلى زیاد هست چون هممون تو این چالش 18 روزه کلی حالمون عوض شد با اینکه من خیلی از تمرینات رو از سال گذشته کماکان ادامه دادم و انجام می دادم ولی خوب فشرده یک چیز دیگه هست ما خیلی تمرین ها رو انجام دادیم تو این 18 روز که متأسفانه تو این یک سال شاید یادم رفت انجامشون ندادم خیلی ها رو ولی خیلی خوشحالم خیلی خوشحالم که داداش سهیل رو شناختم یک روز و حرفاش رو صحبت های قشنگش رو دنبال کردم کیف کردم تمرین کردم و کلی یاد گرفتم ازت داداش سهیل.
الهی صد هزار مرتبه شکرت من سال قبل هم توی چالش شرکت کرده بودم ولی مثل امسال پایبند نبودم تا آخرش صبح بیدار نمی شدم ولی تمریناتم رو فقط انجام میدادم .خدا رو صد هزار مرتبه شکر پارسال هم معجزه دیدم و امسال هم دوباره با اراده و مصمم در این دوره شرکت کردم همه روزها بیدار بودم همه تمریناتم رو انجام دادم معجزات زیادی دیدم از جمله اینکه یک بیماری گرفته بودم از طریق شکرگزاری در این دوره در عرض سه روز شکرگزاری من جواب آزمایشم خوب دراومد با این که هنوز علائم بیماری در من هست ولی خب دکتر به طرز معجزه آسایی گفت آزمایش چیزی نداره بعد همه چیز همه چیز از زمين و آسمان نعمت ها ثروت برای من می باره.
بنده پارسال توی چالش 18 روزه شکرگزاری شرکت کردم و معجزه هایی که دیدم اگه بشمارم باید تا پایان چالش 18 روزه سال بعد هم باید بشمارم سهیل جان دیتیل نمی خوام بگم ولی می بوسم دست پدران مادران رو تک تکشون رو که بقیه خودم رو توی بازی قراردادن و من هم تونستم کنارشون باشم. پارسال من سه ماه زمستون رو توی ماشین سپری کردم بعد نزدیهای عید بود که یکی از بقیه خودم اتفاقی یکی از فایل های تو رو به من نشون داد ذات الاهیم اومد افتاد دنبالت آره
داداش سهیل عزیز خواستم ازت تشکر کنم خواستم ازت سپاسگزاری کنم بابت این چالش هایی که درون ما بوجود آوردی من دومین چالش که شرکت می کنم هم پارسال شرکت کردم هم امسال و چقدر من تونستم تغییرات رو درون خودم ببینم چقدر تونستم با بقیه خودم آشنا بشم چقدر تونستم با بچه آشنا بشم چقدر دوستش دارم چقدر کمکم کرد تمام زندگیم رو تغییر داد و تازه الان حس می کنم که زندگی چقدر زیباست چقدر می تونم به بقیه خودم کمک کنم چقدر اون بچه می تونه به من کمک کنه و باهاش دوست بشم با طبیعت دوست باشم با زندگی دوست باشم نمی دونم چجوری توصیف کنم زندگیم رو نمی دونم چجوری تغییرات رو برات توضیح بدم و خودت بهتر از ما همه چی رو می دونی و حال من قابل توصیف نیست.
یک روز دیگه یک فرصت دیگه، الهی که به قدر عظمتت شکر.
اول از این که من این بچه رو همینجوری آوردمش جلو دوربین کار خیلی بزرگی بوده حداقل برای خودم الهی شکرت. سهیل جان نتیجه ای که ما بدست آوردیم خیلی کوتاه براتون عرض کنم اون روزى که قرار بود ما ظرفی رو که می شوریم ازش سپاس گزاری کنیم با این نگاه که اونا می فهمن خب من با این شرایطی که دارم همه كارهام و شستن لباس هام شستن ظرف هام هر کاری که مربوط به من ميشه رو خودم انجام دادم منتهی با آگاهی نبوده ما انجام دادیم. نتیجه ای که بدست آوردم چند روز بعدش ی مبلغ پول به حساب من واریز شد توسط شخصی که من اصلا انتظارش رو نداشتم بسیار بسیار شکه شدم و خیلی خوشحال یعنی یجوری بود که من حتى نمی تونستم شکرگزاری انجام بدم كه چی شد؟ چرا اینجوری شد؟ چرا این شخص؟ چرا من؟خیلی خیلی عجیب بود و این که گذشت و چند روز بعد یک مبلغ پول خیلی پایین تر باز به حسابم اومد با این تفاوت که مشخص نبود از کجاست، متوجه اید، هرچی پیگیری کردم به شخصه تماس گرفتم و اینا دستم به جایی بند نبود و بازهم برام عجیب بود خیلی برام شکه کننده بود خیلی شکه کننده بود و نمی دونم چی بگم.
از امروز تو تمرین گفتیم ظرف‌ها رو خودت می شوری ظرفت رو ظرف غذایی که نوش جان کردی دولپی خودت می‌شوری و موقعی که داری می‌شوری ازش تشکر کن باهاش حرف بزن، با ماشین ظرف‌شویی نمی‌شد یا، با دست تا پایان این چالش هیجده روز این روند رو تکرار می کنی اینقدر ببین یه سریا تون که قشنگ می‌فهمید چی میگم ولی یک سری عه مگه میشه چی بگم من، انجامش بده بچه‌هایی که انجام دادن می دونن اون موقع بهت میگم که درونت چه حالی پیدا می کنه باهاش حرف بزن الهی قربونتون برم قاشق عزیزم که تو اگه نبودی چقدر سخت من غذا می‌خوردم لیوان عزیزم الهی شکر برای بودنت، حرف بزن ازش تشکر کن با این نگاه که اون‌ها می‌فهمند مهم این حالیه که به تو دست می ده این احساسیه که ما داریم به دست می یارم ما با احساس کار داریم بزار بهت بگن دیوونه عیب نداره مهم نتیجه‌ای که فردا روز می گیری و با نتیجت با بقیه صحبت کن بگو آره من همون آدمیم که ظرف‌ها رو می‌شستم و باهاش حرف می‌زدم گوش کن
ببینید دوستان ما خیلی از ماها نمی دونیم و خیلی هم از ما روح های تجربه گر و ناظر در سیاره خیلی کتاب ها رو خوندیم چند صد تا و هزار تا خیلی چیزا رو می دونن ولی چیزی که مهمه عمل گرایی است “دو صد گفته چون نیم کردار نیست” اون عمل مهمه و این چالش باعث می شه که یک جایی آدم تصمیم بگیره به یک عمل گرایی دقیق و منظم و پیوسته و برای همین من خیلی شاکرم از روح جهان هستی و از بقیه خودم آقا سهیل عزیز که این چالش رو راه انداختن من امروز این پاکت رو چندمین پاکت که برای پارکبان های عزیز کنار گذاشتم و دیروز که اون مبلغ سیصد هزار تومنی که عزیز دلم گفته بودن بپردازیم خب من پاکت کرده بودم اون مبلغ رو که بپردازم بعد آقا سهیل که دوباره من شب لایو رو دیدم استوریش رو که مبلغ رو زیاد کرده بودن و تغییرش داده بودن به پانصد تومن سریعا رفتم و گفتم که تا داداش به سرش نزده بیشترش کنه مبلغ رو زودتر این رو من بدم، کار داره خراب می شه این داره هی زیادش می کنه هی داداش و زودتر پرداخت کردم و به آنی که دادم اتفاقی که افتاد از یک جایی که اصلا باورم نمی شد یک چیزی بیشتر از اون مبلغ به آن، ظرف چند دقیقه بعد از اون به حساب من واریز شد که اصلا این مبلغ برای من مهم نیست.
من کلا در لحظه حال با حال خوب مستم، یعنی روی زمین نیستم هر تمرینی که انجام می دم صبح ها با شکرگزاری قعأ دیگه وصل به اون جان جانانم خدا رو صد هزار مرتبه شکر می کنم که تونستم امسال به سلامتی در این چالش شرکت کنم واقعا حال خیلی خوبی داشتم خیلی اتفاقات خوب برام افتاد سال قبل این ها رو نمی تونستم ببینم کوچیک بودم ولی خیلی پررنگ بودم ولی امسال آگاهانه همشون رو دیدم همه معجزات خدا رو همه حال خوبی که داشتم با تمام تمرین ها با تمام تمرین ها عشق کردم لذت بردم یعنی صبح ها روزی نشد که چشم های من تر بشه به لطف خدا و به کمک شما آقا سهیل واقعا وصل شدیم به او، وصل شدیم به اون جان جانان
امیدورام که همه بقیه خودم به این چالش دست پیدا کنن به این چالش بیان و مي دونم که اینجا خبرای خیلی خیلی خوبی هست می دونم که باید با اون بچه دوست شد باید دستشو گرفت باید بغلش کرد باید با طبیعت دوست بود باید با پرنده ها دوست بود با گل های زیبای باغچه با درخت ها با آب با همه چی باید دوست بود و این دوستی زندگی آدم رو تغییر می ده خواستم بهت بگم ازت سپاسگزارم من ورزشکارم پارو می زنم و می دوم اما یک کار روتین بود که من انجام میدادم و هیچ لذتی ازش نمی بردم اما تازه الان فهمیدم چقدر می تونه طبیعت زیبا باشه چقدر می تونه خود ورزش كردن چقدر زیبایی داره امیدورام که همه با این چالش آشنا بشن.
گفتی که به کودک درونتون یک هدیه بدین هدیه بردمش کیش خیلی بهش خوش گذشت خیلی یادت کردم اونجا و واقعا ازت ممنونم که این حال خوب رو حال خوبت رو با ما به اشتراک گذاشتی و به ما یاد دادی که چطوری تونستی حال خودت رو خوب بکنی خیلی ازت ممنونم خیلی دعاگوتم و امیدوارم یک روز از نزدیک ببینیمت خیلی دوست داریم که آدم های خوب این چنینی دستان خدا رو بتونیم از نزدیک هم ببینیم بااینکه الان اینقدر قلب هامون بهم نزدیکه که انگار کنار همیم ولی اونم یک لطفی داره دیدنت امیدورام روزیمون بشه کنار هم ی روز به صورت خیلی لایو صحبت هات رو بشنوم.
امروز برای خودت یه دونه کادو جانانه می‌گیری امروز برای خودت یه کادوی جانانه می‌گیره شرایط تو نمی‌دونم چیه اما خسیس بازی درنیار واسش چه میدونم هرچی دل تنگت می‌خواد اما با نگاه اون بچه بزار اون بگه، چی شدیم ما چرا دیگه اون ذوق نیست داریم برمی‌گردیم وقتی‌که اون حال آقا باید بچه شد زمانی‌که تو بچه می‌شی تازه همه‌چی می‌دود به دنبالت روابط خوب مادیات هر آنچه که تو دوست داری دستت تو دست اون بچه باشه اون میبرتت توی این شهر بازی بهت خوش می‌گذره
حال خوب من بماند یعنی حالى که من از این چالش به دست آوردم بماند. بسیار بسیار روزهای شیرینی رو سپری کردم اتفاقای خیلی خوبی برام افتاد و واقعا متوجه شدم که شکرگزاری جواب می ده من یک آدمی هستم که تو تمام مسائل مهم سرسری می گذرم اصلا چیزی رو جدی نمی گیرم حتی من این چالش رو می تونم به جرات بگم حتی چالش پارسال و امسال رو من شصت درصد انجام دادم اما نتایجی که به دست آوردم در حد صددرصد بوده متوجه ای، می خوام بهت بگم اگر هرجوری این چالش رو انجام دادی با حس با تمام وجود باید انجام بدی اونی که نتیجه رو بدست آورده می دونه من چی می گم و اونى که با تمام وجود این چالش رو برگزار کرده برای خودشف یعنی واقعا نوش جونش هرنتیجه ای که به دست آورده نوش جونش اینه که شکرگزاری جواب داد برای من جواب داد منی که می گم از هر مسئله مهمی سرسری گذشتم و اهمیت نمی دادم خیلی مسیر شیرینه خیلی ازت تشکر می کنم سهیل جان که ما رو تو این مسیر داری هدایت می کنی.
و خیلی حالم خوبه الانم آخرین روز بعد از لایو اومدم بیرون و عشق بازی با پارکبان ها و اومدم پیاده روی برای حال خوب خودم ازت هزاران هزار مرتبه سپاسگزارم بخاطر برگزاری این دوره از خداوند سپاسگزارم که به من فرصت دوباره داد تا در این چالش شرکت کنم امیدوارم همه و همه همگی مون حال دل مون همیشه اینجوری خوش باشه، شکر.
سال نو رو بهت تبریک می گم ان شالله سالی پر از خیر و برکت پر از آرامش و عشق و عظمت باشه براتون همچنان که این موقعیت رو واسه ما درست کردی که بتونیم خودمون رو بیشتر بشناسیم و به خودشناسی بیشتر ی برسیم این چالش 18 روزه پارسال و امسال واقعا برای من معجزه کرد و از ته دل برات آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.
پیش می ریم با حال خوب کنترل کردن ذهن بسیار سخته ولی تو سال جدید این چالش رو روتین زندگی خودمون قرار می دیم و امیدواریم که بتونیم از پسش بربیاییم درطول سال چون قرار نتایح بسیار شگفت انگیزی رو رقم بزنیم.
و این حال این احساسه این اتفاق قشنگ که می فته که اون باور رو تحریک می کنه مهمه و من همیشه از خداوند آگاهی خواستم چون الان سیاره ما و همه روح هایی که داریم زندگی می کنیم به جایی رسیدیم که واقعا فقط و فقط نیازمند آگاهی هستیم و اول باید آگاهی، آگاه شد و بعد بشه استفاده کرد از سایر نعمت های جهان هستی در پناه عشق و نور باشید و سپاسگزارم.
و خواستم بهت بگم ازت سپاسگزارم ازت سپاسگزارم ازت سپاسگزارم ممنوم ازت روز و شبت طلایی
دوست دارم خداحافظ
از خداوند می خوام که همیشه نور و عشق الهی تو زندگیت جاری باشه ممنونم ازت خیلی دوست داریم.
مراقب خودت و خدات باش و اینکه خیلی دوست داریم
My dear brother Soheil, hello, sweethearts, hello everyone else, hello.
Hello dear brother Soheil, hello to all my dear friends.
Hello dear Soheil, I hope you are always well.
Hello dear brother Soheil.
Hello dear brother Soheil, I hope you’re having a golden day. I hope you are good.
Hello with greetings and love to my sweetheart, dear master, lovely soul, dear sophy, Mr. Soheil, who started this challenge and became the leader of this challenge, which requires a lot of hard work, and his dear team that undertook this challenge with their hard work.
God, my hope is in you, you the King of the world. We don’t know anything, we’ve counted on you, guide us as always. We’ll follow you with enthusiasm, just show us the way, guide us so we don’t stumble. I’m talking about myself. It is one of the prayers I say every morning, I say pay attention to me daddy (God), so I don’t stumble and then get dizzy. I think. I’m an important person. It’s very important that when you wake up, by waking up I mean when you sense a little bit of God in your life, God says “peekaboo! I see you”, and you will see him. when you feel him. It’s not about saying it’s over, I’ve arrived, I’m complete. Every moment, my friend, the devil is the same as the whispers in the mind. Because the devil has been constructed for us since childhood, we think it has two horns and sharp ears, no, devil is the same as the whispers in the mind that our elders have told us about. The whispers in the mind are constantly fighting with us, it’s not sitting there, and all the charm of this game is because of this devil, these whispers in the mind. Imagine if there was no such thing as whispers in the mind and no devil, then life wouldn’t be exciting.
I hope you’re all doing great. It’s very likely because we all had a lot of fun in this 18-day challenge. Although I continued and performed many of the exercises from last year, but gratitude is something else. We did a lot of exercises in these 18 days that unfortunately I may have forgotten to do many of them over this past year, but I’m very happy, very happy to have known brother Soheil one day, to have followed his words, his beautiful talks, and enjoyed and practiced, and I learned a lot from you, brother Soheil.
God, I thank you a hundred thousand times. I participated in the challenge last year but wasn’t as committed as this year. I wouldn’t wake up in the morning, but I would just do my exercises. God, I thank you a hundred thousand times. I saw miracles last year and again this year I participated in this course with determination and commitment. I was awake every day, I did all my exercises, I saw many miracles, one of which was that I had caught a disease, through gratitude in this course in just three days of my gratitude my test results came out fine, even though I still have symptoms of the disease, but the doctor miraculously said the test was clear, then everything, everything from earth and heaven, blessings, wealth, is raining down on me.
Last year I participated in the 18-day gratitude challenge and the miracles I witnessed, If I count, I must keep counting till the end of the 18-day challenge of next year, they are countless. Dear Soheil, I don’t want to go into details, but I kiss the hands of all the fathers and mothers, every single one of them who put the rest of me in the game and I was able to be with them. Last Year 3 months of the winter, I spent in the car. It was close to Eid (Nowrouz) when one of the rests of me accidentally showed me one of your files, my divine nature came and followed you, yeah.
Dear brother Soheil, I wanted to thank you, I wanted to appreciate you for these challenges that you created within us. This is the second challenge I am participating, I participated last year and this year, and how much I was able to see changes within myself, how much I got to know the rest of me, how much I got to know the child, how much I love her, how much she helped me, changed my whole life, and just now I feel how beautiful life is, how much I can help the rest of me, how much that child can help me and be friends with him, be friends with nature, be friends with life. I don’t know how to describe my life, I don’t know how to explain the changes to you, and you know everything better than us, and my mood is indescribable.
Another day, another opportunity, Oh God, I am grateful to you as much as your greatness.
Firstly, it was a big deal to bring this child in front of the camera, at least for me, thank God. Dear Soheil, the result we achieved, I’ll briefly share with you. The day we were supposed to express gratitude to the dishes we wash, with the perspective that they understand it, with the conditions I have, I washed my clothes, washed my dishes, everything that was related to me was done by myself, but it was done without that awareness. The result I achieved was that a few days later a sum of money was deposited into my account by someone I never expected. I was greatly surprised and very happy, I mean I was in such a state that I couldn’t even express my gratitude. What happened? Why did this happen? Why this person? Why me? It was very, very strange, and then it passed and a few days later a much lower amount of money came into my account again, with the difference that it was not clear where it came from, you understand. No matter how much I followed up, I tried contacting the person, but I didn’t get anything, and again it was strange to me, very surprising, very surprising and I don’t know what to say.
Starting today in our training, we decided that you will wash your own dishes, your dish, the dish you have eaten your delicious food in it, and when you ‘re washing it, thank it and talk to it. You couldn’t wash it with a dishwasher, do it with your hands. but for the next eighteen days of this challenge, you will repeat this process. I know some of you will understand what I’m saying, but some of you say “is it possible? What can I say to a dish? Just do it, and those of you who have done it know how it makes you feel inside. Talk to it and be grateful for it. My dear spoon, without you, it would be so difficult for me to eat. My dear cup, thank you for being here. Talk to it and thank it with the understanding that they can feel it. The important thing is that it gives you a feeling. We work with emotions. Let them call you crazy. What matters is the result you will achieve tomorrow. Talk to others about your result and say, “Yes, I am that person who washed the dishes by hand and talked to them. Listen.
See, my friends, many of us don’t know, and many of us are experiential observer spirits on the planet. We’ve read many books, hundreds, and thousands, we know many things, but what matters is pragmatism. Actions speak louder than words. Action is important and this challenge causes a person to decide on precise, regular, and continuous pragmatism, and for that I am very grateful to the spirit of the universe and from the rest of myself, dear Soheil, who started this challenge. Today, I have set aside this packet for the dear park sweepers as this is amongst the many packets I have given. Yesterday, I had prepared the 300,000 Toman that my sweetheart (Soheil) had said to pay. I had already put the money in an envelope but when I saw the live story at night, he had increased the amount and changed it to 500,000 Tomans, I quickly went and said that before my dear brother hasn’t increased the prices yet, let me go and give it to them! Dear brother is increasing it constantly, I should pay it as soon as possible, and I paid it, and the moment I gave it, some money happened that I totally couldn’t believe, something more than that amount was instantly deposited into my account within a few minutes after that, this amount is not important to me.
I’m totally in the moment, feeling great, I mean I’m drunk with it and I’m in good mood like if I’m not on the ground, every exercise that I do in the morning is with gratitude and it is truly connected to that life-giving God, I thank God a hundred thousand times that I could participate in this challenge this year, I really felt good, very good things happened to me. last year, I couldn’t see them, I was small, but they were very bold and this year consciously I saw all of them, all God’s miracles, all the good feelings I had with all the exercises, with all the exercises I loved, I enjoyed, I mean there was not a morning that my eyes did not get wet, thanks to God and with your help, dear Soheil, we really connected to that, we connected to that life-giver (God),
I hope all the rest of me find this challenge, come to this challenge and I know that there are very good news here, I know that I should become friends with that child, I should hold her hand, I should hug her, I should be friends with nature, I should be friends with birds, with the beautiful flowers of the garden, with trees, with water, with everything, I should be friends and this friendship changes a person’s life. I wanted to tell you, I’m grateful to you, I’m an athlete, I paddle and run, but it was routine work that I was doing, and I wasn’t enjoying it, but just now I understood how beautiful nature can be, how beautiful exercising can be. I hope everyone gets to know this challenge.
You said to give a gift to your inner child, as a gift I took her to Kish (Island in Iran) The kid really enjoyed it. I remembered you a lot there and I am grateful that you shared your good vibes with us and taught us how you manage to keep your good mood. I really appreciate it and pray for you a lot. I hope we can meet you one day. We love it when we can see such good people. So, we can see the hands of God up close, even though our hearts are so close to each other that it feels like we are together. But seeing you has its own charm. I hope one day we can hear your words face to face and live.
Today, you are getting yourself a precious gift. I don’t know what your economic condition is, but don’t be cheap. Whatever your heart desires, but with the look of that child, let him say what he wants. ‘What happened to us? Why don’t we have that excitement anymore?’ We are going back to childhood; we have to be a child. At that time, everything follows you, for example good relationships, material possessions, everything you want. When your hand is in that child’s hand. He will take you to this amusement park (game of life), and you will enjoy it.
My good feeling on the side. My good state of mind was a result I got from this challenge on the side. I had many, many sweet days. Very good things happened to me, and I really realized that gratitude works. I’m someone who just skims over important issues, I don’t take anything seriously. Even I can proudly say that I completed sixty percent of last years and this year’s challenge, but the results I got were as much as one hundred percent. I want to tell you; however, you do this challenge, you should do it with all your being. The one who has seen the results knows what I am talking about.
And the one who organized this challenge with all his heart, Bone Appetite to whatever result he’s achieved. This is to say, gratitude worked. It worked for me, someone who generally skims through important matters without giving them much importance. This is a sweet journey and I want to thank you, Dear Soheil, for guiding us on this path.
I feel really good right now. On the last day, after the live session, I went out, gave love to the park sweepers, and came for a walk for my own good mood. I thank you thousands of times for organizing this course. I’m grateful to God for giving me another opportunity to participate in this challenge. I hope that our hearts will always be cheerful like this. Thanks.
Happy New Year to you. May your year be filled with blessings, peace, love, and greatness. Just as you created this opportunity for us to know ourselves better and achieve greater self-awareness, last year’s and this year’s 18-day challenge really worked a miracle for me. From the bottom of my heart, I wish you success.
We go forward in a good mood. Controlling the mind is very difficult, but in the new year, we make this challenge a routine in our lives and hope to be able to do it during the year because we are going to get very amazing results.
This feeling, This Feeling (Mood) this beautiful incident that happens that stimulates that belief is important and I always asked God for awareness, because right now our planet and all the souls we have, we reached a point where we only and only need awareness. And first, awareness must be realized, then we can use the other blessings of the universe. May you be in the refuge of love and light (Have an amazing day), and I am grateful.
And I wanted to say thank you. Thank you, thank you. I’m grateful to you. May your days and nights be golden.
I love you, goodbye.
I ask God to always let divine love and light flow in your life. Thank you, we love you very much.
Take care of yourself and your God, and we love you very much.
95 دیدگاه، عزیز دیدگاه رو اینجا بنویس.