بازگشت

قسمت هفدهم سریال همسفران

قسمت هفدهم:خدا رو با تمام وجود احساس می‌کنم

با سلام خدمت آقا سهیل و تمامی دوستانی که این ویدیو رو تماشا می‌کنن

سلام عزیزان

سلام به همگی

سلام آقا سهیل عزیز

سلام به سهیل سنگرزاده عزیز

سلام سهیل جان درود بر شما جان جانان امروز چالش پاک‌سازی محیط‌زیست به‌اتفاق خانم چه کردی با ما عزیز سلام

داداش سهیل سلام اشکان جون اینم سهم امروز من از جمع کردن آشغالای این طبیعت زیبا این قسمت‌ رو جمع کردم انشاالله قسمت‌های دیگه هم روزهای دیگه واقعاً طبیعت خیلی عالیه خدایا شکرت به‌خاطر این زیبایی‌هات
الهی به امید تو توای ارباب جهان خودت ما رو آره، خودت ما رو مثل همیشه هدایت کن بغلمون کرن محکم نزار از خودمون غافل بشیم دستمون رو بگیر اگه یک جایی پامون سر می‌خوره تو بغل‌مون کن ما از الان بهت گفتم ها

می خواستم راجع‌به معجزاتی که این چالش برام داشت یه توضیح کوچیکی بدم البته خیلی دارم، الهی صد هزار مرتبه شکر اولش بذار از این‌جا شروع کنیم که من قبلاً هم با یه بچه آشنا بودم یعنی باش حرف می‌زدم تو خلوتهام ولی به اون صورت بلد نبودم که چه‌جوری باهاش برخورد کنم دلشو بدست بیارم چه کارهایی رو دوست داره

برای من یک معجزه خیلی زیبا و خیلی لطیف اتفاق افتاده می‌خوام که بهتون بگم، البته خیلی طول کشید چند ماه طول کشید تا این که من متوجه شدم که این معجزه خیلی یواش‌یواش وارد زندگی‌ما شده

باز هم یک روز جانانه دیگه باز هم یک فرصت طلایی دیگه روز نهم چالش سهیل جان هستیم، من المیرا از کرمان از روزی که مراقبه و سکوت یک ساعت رو در چالش قرار دادم سهیل جان اومدم تو این دل کوه مراقبه سکوت حال خوب حس خوب حال دلم عالیه از زندگیم لذت می برم خدا رو با تمام وجودم احساس می کنم خدایا شکرت، روزتون بخیر، حالم خوبه، الهی شکر، مرسی سهیل جان دوست دارم

یک ساعت سکوت تازه داره تاتی‌تاتی چالش شروع می‌شه حالا از قسمت هفت و هشت به بعد اون‌جاست که تو کن‌فیکون میشی الهی شکرت یک ساعت سکوت داریم بین ساعت نه صبح تا نه شب، نه که ساعت دوازده شب، نه، تو پیک ساعت شلوغی نه صبح تا نه شب، توی این سکوت نمی‌شینی تی‌وی ببینی نمی‌شینی موزیک گوش بدی سکوت می‌تونی تو طبیعت باشی تو کوه باشی به ریتم نفس‌هات گوش کن به قلبت گوش کن یک ساعت، سخته ولی باید انجامش بدی به پروپای خودت نپیچ پله‌پله خودتو اذیت نکن می‌تونین اگر یه جایی هستش که سکوت کسی نیست، به قول معروف توی و یه جای طبیعتی باشه یه پارکی باشه ولی کسی نباشه که بخواد یه سروصدایی بیاد که فایل برای تو باز کنه می‌دونی چی بهت می‌گم هیچ صدایی نباشه یک ساعت

من امروز اومدم برای پیاده‌ روی گفتم ویدیو هم بگیرم برای سپاس‌گزاری از خداوند بزرگ و مهربان که انسان‌های خوب رو دور من، و من رو راهنمایی می‌کنه و می‌تونم کنارشون باشم و یکی از گروه‌های خوب جناب سهیل سنگرزاده عزیزم که مثل پسرمه خیلی دوسشون دارم

نمی‌دونم از کجا باید شروع کنم نمی‌دونم چی بگم، فکر نمی کنم توی ویدیو خیلی بشه از این حال خوب از این اتفاقات قشنگ صحبت کرد فقط می خواهم به سهیل سنگرزاده ادامه خودم، داداش خودم یه چیزی رو بگم که تو این سه سالی که کنار تو هستم که چقدر ما راه رو کج رفتیم، بی راه رفتیم

من پری شب که از دخترم خداحافظی کردم جدا شدیم از هم و من اومدم توی ماشین نشستم یک دفعه با خودم دیدم که چقدر همه چیز خوبه چه آرامش خوبی بود من و خودم خیلی نرمال بودم یک لحظه به خودم اومدم گفتم این همونیه که سال‌ها آرزوش رو داشتم، دلم نمی‌خواست که بعد از جدایی از دخترم زجر بکشم من همه‌اش سال‌ها تو ماشین که می نشستم فقط داشتم خودم رو سرزنش می کردم تو گذشته‌ها سیر می‌کرد و خیلی چندین ساعت حالم بد بود، یکهو دیدم که حالم خوبه دیگه این‌بار سنگین نیست، یعنی روز چالش هیجده بود که تو سهیل جان گفتی: یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان من الان یوسف بچم بود، خوب، همش هم آرزوی من این بود که یک معجره ای بشه و اون برگرده، ولی الان متوجه شدم که یوسف خودم بودم، یوسف خودمم بقیه بهانن، الان که زاویه دیدم رو عوض کردم به آرامش رسیدم و اون بچه حالم خوبه، الان متوجه حرف‌تون می‌شم

من یک روزی به خودم گفتم خدایا دوست دارم همه کارام در مسیر تو باشه یعنی از تو جدا نشم کمکم کن، از ته دل گفتم یعنی خودم که الان بش فکر می‌کنم موهای بدنم سیخ می‌شه یعنی اومدیم با پیج آقا سهیل آشنا شدم توی اینستاگرام اولش خوب یک قضاوت نادرستی ما داشیم راجع به آقا سهیل بابا این دلش خوشه ها، تا اومد یک روز استوری گذاشته بود که “شما چی چی می‌خوای؟ هجده روز با من باش تا به هرچی می‌خوای برسی” خلاصه گفتیم باشه بزار امتحان می‌کنیم قبلش رو هم بگم من بگم من می خواستم مهاجرت کنم و با شکست‌های زیادی مواجه شدم یعنی پولم رو خوردن بدهکاری زیاد بالا آوردم خلاصه ناامید نشدم ناامید نشدم و ایمان و توکل داشتم به‌خاطر عشقی که به هدفم داشتم چقدر بهم زخم زبون می‌زدن مسخره‌ام می‌کردن، آدمی بودم که نظرات دیگران خیلی برام مهم بود عکس‌العمل نشون می دادم به‌نظر دیگران هی خودم رو سرزنش می‌کردم، اومدم چالش شروع کردم یکی از معجزات که این چالش برام داشته می‌تونم بگم بهم جرئت داده چیزی که نداشتم بهم اعتماد به ‌نفس بالایی داده به‌جایی رسیدم که اصلاً گاهی وقت ها یه حرف‌هایی می‌زنم که اصلاً خودم شاخ درمیارم می‌گم این‌ تویی، آره کسی بودم که غرور زیاد داشتم یعنی ارتباطاتم با این ها و اون خیلی ضعیف بود به‌جایی رسیدم که زنگ بزنم قربون صدقه داداشه می‌رم مامانه،آره اون هام به من عادت کردن زنگ بزنن که واسه‌مون حرف بزن حرفات قشنگه دوست داریم الهی صد هزار مرتبه شکر آره من هدفم رو دنبال کردم ناامید نشدم، چالش رو که دنبال کردم یکی‌یکی معجزات رو شد یعنی راه مهاجرت برام باز شد بیشتر از اون چیزی که تصور می‌کردم الهی صد هزار مرتبه شکر، برام اتفاق افتاد یعنی یک مهاجرت لاکژری من کردم یه مهاجرت لاکژری من کردم که تا عمر دارم شکرگزار این خدا هستم دیگه این بچه رو ولش نمی‌کنم همش درحال چالشم زندگیم شده چالش یعنی دیوونه شدم باورتون نمی‌شه دیوونه شدم، آره این‌قدر این مسیر برای من قشنگ بود چه آدمای خوبی جلو راهم قرار گرفت چقدر بهم کمک کردن، همه‌اش کار اوست به‌جایی رسیدم که حتی طبیعت هم بهم هدیه می‌ده و من دیدم با چشم خودم

امروز اومدم برای انجام تمرین نیم‌ساعت ورزش تو دامن طبیعت برای کوهنوردی یه تمرین دیگر هم امروز داشتیم برای جمع‌آوری زباله‌ها اومدم هر زباله‌ای که توی طبیعت هست رو جمع‌آوری کنم این مقدار جمع کردم این مقدار هم اینجا هست این ها رو می‌خوام جمعش کنم و دم هرکس که این ها رو ریخته‌ گرم، باعث می‌شه که ما اینا رو جمعشون کنیم واقعا حس و حال خوبی داره واقعاً نمی‌دونم خیلی حس خوبی داره آقا سهیل این جمع کردن زباله از طبیعت واقعاً حس خوبی داره من واقعاً من حس خوبی می گیرم از جمع کردن این زباله ها از طبیعت

روزتون طلایی، یک صحنه خیلی جالب پیش اومد که دوست داشتم این رو به اشتراک بزارم من داشتم تمیز می کردم این‌جا رو بعد به این فکر هم بودم که دیگه امروز بعدازظهر برم برای پاکبانان عیدی بدم ببین همین‌طور که داشتم تمیز می کردم چی اینجا پیدا کردم اضافه عیدی های سال گذشته که اصلاً تو طول سال من این ها رو ندیده بودم، خیلی اصلا جالب او می کشد قلاب را همینه دیگه، شک نکن

من از این دو دوره شکرگزاری به لطف خداوند چیزی که نصیبم شد خیلی خوب بود برکت های ریز و درشت فراوانی برام اومد و مهم‌ترینش این‌که من مسئول کارهای خودم هستم از روزی که این رو هی تکرار کردم و بهش یقین پیدا کردم خیلی راحت شده زندگی برام خیلی خوشحالم و خدا رو شکر هیچ دغدغه خاطری ندارم به لطف خداوند گاهی اوقات مثلا بالا و پایین می‌شه حالم ولی سعی می‌کنم که برگردم به خودم و با خودم تکرار کنم و زیاد اجازه ندم اون حال بد توم بمونه به لطف خداوند، خدایا صدهزار بار شکر واقعاً بابت همه نعمت هاش امروز صبح اومدم این‌جا تو این سبزه و چمن پنج و نیم صبح از خانه اومدم بیرون به لطف خداوند و صدای، البته سهیل جان به سن کوچک‌ترین فرزند من هستن ولی خیلی بزرگه، الان خیلی خوشحالم که ایشون رو پیدا کردم من یک روزی گفتم خدایا می‌شه که یه کسی به زبان خودم صحبت کنه و من بتونم پابه‌پا با من بیاید برای شکرگزاری و خیلی جالب بود که جناب سهیل رو پیدا کردم خدا رو شکر می‌کنم من با این‌که هفتاد سالم ولی خیلی احساس سلامتی می‌کنم و خیلی خوب کار می‌کنم الحمدلله، خدا رو صد هزار بار شکر واقعاً این‌جا ببینید چقدر زیباست قربون شما برم خیلی خوشحال شدم گفتم منم یک ویدیو بگیرم مرسی خدا نگه‌دارتون مرسی سهیل جان عزیزم

یعنی از چالش این ‌ور دومی که با هم دیگه انجام دادیم من تونستم رابطه خوبی بگیرم با بچه و من دیگه کاملاً دیگه اشباع هستم یعنی شب بعد از کار که میرم خونه خونه حالم خوبه همش کارهای خلاقانه می‌کنم هنرمندانه می کنم هرچیزی که بچه می‌گه دیگه اون احساس تنهای نیست احساس زجر نیست خیلی خوشحالم در این حالت، یعنی چالش رو بار اول که انجام دادم من تونستم این خانواده رو ببخشم که همه قوانین آلمان دور زدن که بتونن بچه رو از من بگیرن چون فهمیدم که بالاخره این ها ‌هم هر کار کردن از سر عشق بوده من این‌قدر توی دفترشکرگزاریم از این ها تشکر کرده بودم به‌خاطر همه کارهایی که برای بچه‌ام کرده بودن که یک لحظه اصلا دیدیم خیلی خیلی دیگه واقعاً خودم آگاه شدم به این واقعیت و براشون از طریق آنلاین هدیه فرستادم و همون هدیه باعث شد که اون یخی که بین ما بود سال ها شکست ما دوباره رابطه نرمال با هم دیگه برقرار کردیم و الانم و تمام مسیر توی ماشین داشتم برای سلامتی این پدربزرگ مادربزرگش دعا می‌کردم که این ها حال‌شون خوب باشه و سایه‌ شون بالای سر دختر من باشه، من فهمیدم که همه‌چیز سر جاشه همه‌چی سر جاشه، اگر خدا این آرزوی من رو برآورده نکرد خب یه چیز دیگه بجاش بچه من اینقدر حالش خوبه این‌قدر آرامش داره خیلی از حال خوب دخترم لذت بردم الهی صدهزار مرتبه شکرت

چه چالش خوبیه این چالش، چه چالش خوبیه، راجع به این شعله بگم یه روزی خودم اصلا شاخ درمیارم بخام توضیح بدم درموردش یک دفعه یه شعله ای توم روشن شد و بهم گفت که همه این کارهایی که لرات درحال انجامه، انجام شده، اصلا اشک شوقم خود به خود دراومد گفت خودت رو آماده کن برای اون هدف هم همین‌طور که نشسته بودم داشتم با بچه حرف می زدم اشک شوقم در اومد گفتم خدایا این چه حسی من چقدر این حس قشنگه اشکم دراومد گریه می کردم آره واقعاً راست می‌گه آقا سهیل واقعا شعله در من روشن شد من دیدم معجزاتش رو با چشم خودم دیدم، اونجایی که مسیر رو بلد نبودم آدم هایی رو سد راهم قرار می داد که خودش می‌اومد به من می گفت من به تو کمک می کنم می خای چیکار کنی؟ به عظمتش قسم تو این مسیری که داشتم می اومدم مهاجرت می کردم الهی صد هزار مرتبه شکر

از چالش شکرگزاری پارسال که بخوام بگم تا به امروز یک‌سال گذشته، از لحاظ مالی و لحاظ معنوی از لحاظ حال خوب از لحاظ هدیه‌ای که جان جانان به من داد اسم اون هدیه رو من گذاشتم جانان، دخترم، که تو چالش هیجده روز شکرگزاری خدا بهم لطف کرد و بهم داد و هزار و یک اتفاق خوشگلی که توی این مسیر برام افتاد، امروز توی خونواده خودم فکر می‌کنم چیزی حول و حوش ده نفر تو این چالش امسال هستند و کنار سهیل سنگرزاده و هزاران عشق دیگه که داریم باهم عشق‌بازی می‌کنیم

یک روزی می‌گه او می کشد قلاب را، همینطوری که وایسادم دنبال یکی می گشتم دلش رو شاد کنم، خدایا ما هرچی به این و اون نگاه می کنیم اینجا و اونجا کسی پیدا نمی شه که ما کمکی بش بکنیم، دلش رو شاد کنیم، همینطوری که وایساده بودم یک آدمی اومد پیشم گفت که من امروز کار نکردم داری پول یک کیلو گوشت به من بدی؟ ما رو بگی بال درآوردیم، الهی صد هزار مرتبه شکر خدا شکر که لیاقت همچین کاری به من دادی، یه حس قشنگی داشت چه حس قشنگی داشت الهی صدهزار مرتبه شکر، دوستان این چالش رو ول نکنید اصلا این چالش زندگیتون رو از این رو به اون رو می کنه خیلی عالی بود از خدای خودم ممنونم که یه هم‌چین آدمی رو سر راهمون قرارداد و این‌که خودم رو بیشتر بشناسم و مسیری که پیش رو دارم رو دست تو دست اون بچه خوشگل بازش کنم، الهی صدهزار مرتبه شکر من می‌تونم بگم، خوشبخت ترین آدم روی زمینم خاطر ‌این که حال دلم خوبه الهی صدهزار مرتبه شکر به همه چیزی که می خواستم رسیدم به چیزی که می‌خواستم موبه‌مو و حتی هنوز هم درجریانه و هر روز اتفاقات خوشگل می افته الهی صدهزار مرتبه شکر بهم جایگاه‌ داد بهم مقام داد بهم پول داد کشورم رو عوض کرد صدهزار مرتبه شکر دیگه چی می‌خوام از همه مهم تر حالم خوبه، الهی صدهزار مرتبه شکر

بنظرم اگه ما این چیزایی که مربوط به تربیت نیست ازش جمع کنیم خود صاحب این طبیعت خالق این طبیعت اون چیزایی هم که ما توی مسیرمون بهش نیاز نداریم رو از ما می‌گیره خیلی از چیزها را از ما می‌گیرد جاهای خوشگل ما رو می‌بره زیبایی‌هاش رو به ما نشون می‌ده خلاصه این که واقعاً نمی‌دونم متوجه نمی‌شم چه حسیه ولی خیلی حال می‌ده توی طبیعت که میرین حتی‌الامکان جایی که از دستمون برمیاد زباله‌ها رو جمع کنین مطمئنم که کادوی خوشگلی بهم می ده شک ندارم داده ها خیلی کادوهای خوشگل بهم داد ولی جنس قشنگی دارد حس عالی دارم دوسش دارم خیلی دوسش دارم، دمتون گرم

سهیل جونم داداشم عزیزم ازت خیلی ممنونم خیلی ممنونم که به هزاران نفر شاید میلیون ها نفر داری آگاهی می‌دی

ایشالا یه روزی که هم‌دیگه رو یه جایی همه دوستان ببینیم بسلامتی متشکرم خدا نگهدار

ممنونم از همه دوستان بابت تماشای این ویدیو و آقا سهیل عشق خودم امیدوارم که خدا به آقا سهیل سلامتی بده که بتونه مسیری که داره میره رو خیلی خوشگل‌تر ادامه بده و چه کاری مهم تر از این کار که به بشریت خدمت بکنی حس و حال قشنگی دارن خدا چقدر آقا سهیل دوست داره که همچین لیاقتی رو بهش داده الهی صدهزار مرتبه شکر

Hello to dear Soheil and all the friends who are watching this video. Hello dears. Hello to everyone and dear Soheil. Greetings to dear Soheil Sangarzadeh. Dear Soheil, greetings to you. Today, the challenge of cleaning up the environment, with my wife. Hello Soheil, my brother. Dear Ashkan, this is my contribution today, picking up trash in this beautiful nature. God willing, I cleaned up this part and I will continue to clean up other parts on other days. Nature is really amazing. Thank you, God, for these beauties. Oh God my hope is in you. You are king of the world, guide us as always. Hug us tight. don’t let us be neglectful of ourselves. Hold our hands. If we stumble, help us, and keep us close. I asked you in advance. I have something to say about the miracles that this challenge has brought me. Well, I have a lot to say thank you, God, one hundred thousand times, but first of all, I want to start by saying that I knew a child before. I used to talk to him in private, but I didn’t know how to handle him and how to reach his heart or what he liked. For me, a beautiful and lovely miracle has happened, which took a long time, about a few months, for me to realize that this miracle had gradually entered our lives. Another wonderful day, another golden opportunity, we are on the ninth day of Soheil’s challenge. I’m Elmira from Kerman, and since the day dear Soheil introduced meditation and silence for an hour in the challenge I came to this mount, meditation and silence. Good feelings, good amotion, good mood. I’m really enjoying my life, and I feel God’s presence with all my heart. thank you, God. Have a good day, I’m feeling good. thank you, God. Thank you, dear Soheil, I love you.

An hour of silence gradually, the challenge begins. Now, from part seven and eight onwards, that’s where you will be altered. Oh, thank God, we have an hour of silence. from nine in the morning until nine at night, not at midnight. No, at rush hour peak, from 9:00 am to 9:00 pm. In this silence, you won’t watch TV, you won’t listen to music. Silence, you can be in nature, mountains, to listen to the rhythm of your breath, to listen to your heart, for an hour. It’s difficult but you have to do it. Don’t turn to distractions, step by step, don’t torment yourself. If there’s a place where there is no one, as they say, in a natural place, a park, but with no one who wants to make a sound to open a file for you and be distracted, you know what I’m telling you? No sound at all for an hour.

Today, I came for a walk and took this video to thank the kind and grate God who gathers good people around me and guides me and I can be with them. One of these good groups is my dear, Mr. Soheil Sangarzadeh’s group, who I love him like my son. I don’t know where to start, I don’t know what to say. I don’t think it’s possible to talk about all the good things and wonderful events in this video. I just want to say something to Soheil Sangarzadeh, my brother. I want to say that in these three years that I’ve been with you, we went the wrong way. The night before last I said goodbye to my daughter and we separated, I got into the car and saw how good everything was. What a nice calmness. I and myself. I was so normal. I realized that this was what I had been wishing for years. I didn’t want to suffer after separating from my daughter. For years, when I sat in the car, I just blamed myself and walked through the past for hours, feeling bad. But suddenly, I saw that I was feeling good. I didn’t feel the heaviness of the problems. I mean It was the 18th day of the challenge when you, dear Soheil, said, “Joseph will return to Canaan.” For me, that Joseph was my child. Well, I always wished for a miracle that she would come back, but now I realize that I was Joseph, Joseph was me and others were just an excuse. Now that I changed my perspective, I have reached peace, and that child is feeling good. Now I understand what you mean.

One day I said to myself, “Oh God, I want everything I do to be in line with Your path, I mean I don’t want to be separated from You. Help me.” I said it from the bottom of my heart. I remember feeling like my body hair was standing on end. Then, I met dear Soheil’s page on Instagram and at first, we were mistaken in our judgment of him. We said, “He is fantasizing” but then he posted a story saying, “What do you want? Spend 18 days with me and you’ll get everything you want.” In short, we decided to give it a try. Before that, let me tell you that I wanted to immigrate, and I faced many failures. I lost my money, accumulated a lot of debt, but I didn’t lose hope, I had faith and trust because of the love I had for my goal they rebuked me they made fun of me. I used to care a lot about people’s opinions and reactions to me. I used to blame myself a lot. Then, I started a challenge, and one of the miracles of this challenge was that it gave me the courage and confidence I didn’t have before. I reached a point where sometimes I say things that surprise even myself. I said, “Is this you?” I used to be very proud and had weak relationships with people. But now, I call my brother and my mother and tell her how much I love her. Yes, they have also gotten used to calling me to talk they said, “Talk to us, your words are beautiful, we love them”. Thank God, I pursued my goal, didn’t lose hope, and followed the challenge to see one miracle after another they way of immigration was opened for me. More happened than I could have imagined. Thank God, I even got to experience luxury immigration. I will always be grateful to God for this fore ever. I won’t give up this child. I am in challenge all the time. My life has become a challenge, and it means that I am crazy, you wouldn’t believe it, but I am. This path has been so beautiful for me. How many good people stood in my way and helped me. It’s all His work. Even nature gives me gifts and I saw it with my own eyes.

Today I came to do a half-hour workout in the nature for mountaineering. We also had another exercise today to collect garbage. I came to collect garbage. I collect every piece of garbage in nature, and this is the amount I gathered, there are also some here. I want to gather them up, a big up to whoever threw them away, it causes us to collect garbage and feel really good. I really don’t know, it feels really good, dear Soheil collecting garbage from nature really feels good. I really feel good about collecting this garbage from nature.

Have a golden day. Something very interesting happened and I wanted to share it with you. I was cleaning up here and then I thought that later in the afternoon, I should give Eid gifts to the sweepers. While I was cleaning up, I found something interesting. It was the leftover Eid gifts from last year that I hadn’t seen all year. It really amused me. He (God) pulls the hook, don’t doubt it.

What I received from these two rounds of gratitude was very good, by the grace of God and I received many small and large blessings. The most important thing is that I am responsible for my own work. Since the day I repeated this and became convinced of it, life has become much easier, and I am very happy. Thank God, I don’t have any worries, thank God. Sometimes my mood goes up and down, but I try to come back to myself and repeat it to myself, and I don’t let that bad mood stay with me for long, thanks to God. thank you, God, a hundred thousand times for all your blessings.

This morning, I came here to this grass and lawn at 5:30 in the morning. By the grace of God and Soheil’s sound, of course, dear Soheil is the same age of my youngest child, but he is very mature. Now I am very happy that I found him. One day, I said, “God, can someone speak to me in my own language and come with me to express gratitude?” It was really interesting that I found dear Soheil. Thank God. Although I am seventy years old, I feel very healthy, and I work very well. Thank God a hundred thousand times. Look at how beautiful it is here. I love you. I am so happy. I thought I would take a video too. Thank you, may God bless you. Thank you, my dear Soheil.

After the second challenge that we did together, I was able to establish a good relationship with the child, and now I feel completely fulfilled. When I go home after work, I feel great. I do creative and artistic activities, whatever the child says. I no longer feel lonely or burdened. I am very happy in this state. In the first challenge, I was able to forgive this family that had disregarded all the German laws to take the child away from me because I realized that they too had done everything because of love. I expressed my gratitude to them in my gratitude notebook for all the things they had done for my child. At one moment, I was really aware of this fact and sent them gift online. That gift made the gap between us disappear. and we restored a normal relationship. Now, as I was driving, I prayed for the well-being of the grandparents, and I wished that, they be healthy and can take care of my daughter. I understood that everything is in its place. If God did not grant my wish, he gave me something else instead. Well, my child is so happy and calm that I enjoyed her happiness. Thank you, God, a hundred thousand times. This challenge is such a good challenge. I can’t wait to tell you about this flame. I wonder how to explain it. Suddenly, a flame ignited within me and told me that all these things that are being done for you, are done. My tears of joy flowed. I said, “God, what a feeling! It’s such a beautiful feeling.” I burst into tears, I cried. Yes, Soheil is right. The flame ignited within me. I witnessed its miracles with my own eyes. At the point where I didn’t know the way, he puts people on my path who said “I will help you. What do you want to do?” I swear to His greatness, on this journey I was coming to migrate. Thank you, a hundred thousand times. From the gratitude challenge last year until today, one year has passed. Financially and spiritually, in terms of well-being and the gift that God gave me, I named that gift “Janan” (my daughter). In the 18-day gratitude challenge that God bestowed upon me, thousands of beautiful things happened to me on this path. Today, I suppose there are about ten people in my family involved in this year’s challenge, with Soheil Sangarzadeh and thousands of other loves with whom we give love to each other.

It is said “He (God) pulls the hook.” One day, just as I was standing there looking for someone to make him happy. I thought Oh God, no matter where we look, we can’t find anyone here or there to help him, to make him happy. Just as I was standing there, someone came up to me and said, “I haven’t worked today. Can you give me money for a kilo of meat?” I was so happy. thank you, God, a hundred thousand times. God, thank you for giving me the opportunity to do such a thing. It had a beautiful feeling, oh what a beautiful feeling it had. Oh God, a hundred thousand times thank you. Friends don’t give up this challenge at all. This challenge transforms your life from one direction to another. It was great. Thank you to my own God for placing such a person in my path, for helping me know myself better and opening up the path I have ahead, with that beautiful child’s hand in my hand. Oh God, a hundred thousand times thank you. I can say that I am the happiest person on Earth because I feel good in my heart. Oh God, a hundred thousand times thank you for reaching what I wanted. I have achieved what I wanted, step by step, and even now it is happening, and beautiful things happen every day. Oh God, a hundred thousand times thank you for giving me a place, for giving me a position, for giving me money, for changing my country. A hundred thousand times thank you. What else do I want? Above all, I feel good. Oh God, a hundred thousand times thank you.

In my opinion, if we gather all these things that are not related to nature, the owner of this nature, the creator of this nature, takes away from us the things we don’t need on our path. It takes away many things, takes us to beautiful places, shows us its beauties. In short, I really don’t know, I don’t understand what feeling it is, but it feels so good in nature when you go, if possible, pick up the trash that comes in your way. I’m sure it will give me a beautiful gift. I have no doubt. The gifts he has given are very beautiful, but it has a beautiful essence. I have a great feeling, I love it, I love it so much. Well done to all of you. My dear Soheil, my dear brother, thank you so much. Thank you for enlightening thousands of people, maybe millions of people. God willing, one day we will see each other somewhere, all the friends, in good health. Thank you, God bless. Thank you to all the friends for watching this video, and my beloved Soheil, I hope God grants you good health to continue your path beautifully. What a more important job than serving humanity. They have a beautiful feeling. God loves Soheil so much, giving him such deserving qualities. Oh God, a hundred thousand times thank you

نمایش بیشتر

168 دیدگاه، عزیز دیدگاه رو اینجا بنویس.

× برای درج دیدگاه باید وارد حساب کاربری شوید.
  • من موجود الهی هستم از جنس نور عشق مهربانی و آرامش ، برمی‌گردم تا با ذات اصلی خودم از نو شروع کنم 
  • عشششششق به زندگی دراین تایم از جهان رو به همدیگه یادآوری کردن نیازمون بود✅️
  • درود داداش سهیل تبریک میگم ک چقدر قشنگ برنامه ریزی کردین و مدیریت میکنید سپاسگزارم سریال همسفران چقدر به من کمک میکنه از مسیر خارج نشم سپاسگزارم 
  • سلام داداش سهیل . من روزه میگیرم . میشه بعد از تمرین هام  صبحونه نخورم .میره تا افطار
  • کوله پشتی همیشگیمون رومیندازیم رودوشمون وپشت سر داداش بابشکن وسوت نومسیری وه دلبر برامون طراحی کرده قدم میذاریم👑
  • الهی شکرت کیف کردم با این همه دستاورد ها نازنین ها دم شما گرم که از خودتون فیلم گرفتید برای ما فرستادید
  • مواطب سرزمین وجودت باش هر چیزی رو تو سرزمین وجودت نریز حواست باشه چی می خوری 🙏🏻❤️💚🌸
  • خدایا شکرت که هر چیزی رو نمیبینم هر چیزی رو نمی شنوم وهر کلامی رو به زبان نمیارم 🌸💚❤️🙏🏻
  • الهی صد هزار مرتبه شکرت که به این حال خوب رسیدید 🙏🏻❤️💚🌸
  • ای جانم فک کنم اون اقا مرتضی س.. الان ما عضوی از خانواده هم هستیم 💚💚💚😍😍😍
  • الهی صدهزار مرتبه شکر  خیلی عالی بود خیلی عالی بود خیلی عالی بود شکرت سپاس
  • خدا جونم من دارم قدم بر میدارم تو هم کمکم کن مگه خودت نگفتی یک قدم با تو تمام گام های مانده اش با من
  • الهی صد هزار مرتبه شکرت من امروز به نشانه ها دقت کردم داداش سهیل رو دستبند یه خانمی که دستگیره قطار گرفته بود تو مترو دقیقا جلو چشم من بود نوشته بود : تو در مسیر طلوعی قوی بمون الهی صد هزار مرتبه شکرت که نشانه ها رو میتونم ببینم 🙏🙏🙏🙏🙏🙏
  • الهی صدهزار مرتبه شکرت بابت این همه زیبایی این آگاهی این حال خوب 💫💫🙏🙏🌿🌿🌿عشق جاریست و من در عشق و نور هستم الهی صدهزار مرتبه شکرت 
  • همه چی سر جاشه وای چه کدی ازت ممنون خواهر قشنگم بابت این کدی که برام باز کردی دلم رو لرزوند
  • واقعا مسیر رسیدن به هر هدفی رو باید دست در دست دلبر جان طی کرد اینجوری هم از مسیر لذت میبرم و رسیدن به هدف  
  • هر روز اتفاق هاى ناب دابر جان در زندگى من هست الهى هزار مرتبه شكر 
  • چقدررر این ویدیو قشنگ بود چقدر زیبا بود پر از حس خوب بود ، الهی صدهزار مرتبه شکرت ، دلبرجان شکرت که ما تورو داریم ، چقدرر خوبه که هستی بابایی جونم....چقدر همه چی خوبه ..روزایی که داره میگذره روزایی هست که بیست و چند سال هست که دلم میخواد داشته باشمشون...روزایی که بینظیرن....الهی صدهزار مرتبه شکرت🌝🕊🤍🙏🏽
  • الهی شکرت که صدای بقیه خدمو میشنوم وموفقیت بقیه خودمو میبینم کیف میکنم وشکربه بزرگی وقدرتمندیت ای دلبرجان شکرت شکرت شکرت
  • الهی صدهزار مرنبه شکرت که عشق آرامش و آگاهی هر روز در زندگی خومون و دنیا پخش میشه . گفتارنیک پندارنیک رفتار نیک دنیای اطراف مارو به صلح وارامش و عشق میرسونه و سبکزندگی و تغییرات درون خودمون هم موجب رسیدن به هرآنچه خواهان انها هسنیم میرسیم.من با ایمان و توکل دراین مسیر قرارگرفتم وبه قدرت جان جانان و به قدرتی که دلبر جان درون خودم نیز قرار داده ایمان و یقین دارم . الهی صدهزارمرتبه شکرت برای اینهمه انرژی پاک و عشقیکه در این خانواده هست. 
  • چقدر این قسمت هفدهم رو دوستدارم داداش سهیل خیییییییلی عالیه هربار میبینم گریم میگیره
  • الهی صدهزارمرتبه شکرت . اونقدر به اگاهی رسیدم که علاقه دارم به محیط زیستمون کمک کنم هرچند قبلا هم اینکارو میکردم اما اینروزها این تمایلم به خدمت کردن زمین ارزشمند خاک کشورم بیشتر خدمت کنم فرقی نمیکنه در طبیعت باشه یا کوچه و محله احساس خوبی دارم وقتی  انجامش میدم . الهی صدهزار مرتبه شکرت